MEK member dies in Gohardasht prison

press-info:
This is not a translation of the press statement . It is a summary.
DL
Mansour Radpor, 44, father of two and MEK member passed away in the notorious prison Gohardasht, section 4, after enduring 5 horrendous years of pressure and torture.
Mr. Radpor, has been supporting the MEK for years. He was arrested after his trip to Camp Ashraf early 2007, while filming a protest organized by workers in Chaloos. He was immediately taken under torture by his interrogators in a safe house and later sentenced to 3 years imprisonment for propagating for the MEK in a kangaroo court that took only 5 minutes. Later his sentence was prolonged in a second kangaroo court to 8 years.
All through his imprisonment he was either under interrogation, under torture, in solitary confinement or in special cells called he "dog pit". His valor for defending other inmates has been known among his fellow prisoners; his steadfastness in hunger strike to protest inhuman conditions of others has been noted as a gesture of humanism amongst fellow prisoners.
Prior to his death, his physical condition had become unreadable With multiple injuries and broken ribs, and malfunctioning balder and internal bleeding was never treated as should be.



مجاهد خلق منصور رادپور در زندان گوهردشت به شهادت رسيد

زنداني سياسي  مجاهد خلق، منصور رادپور، 44ساله،  پدر دو فرزند، پس از تحمل 5سال حبس در زندانهاي قرون وسطايي آخوندها و ايستادگي در مقابل فشارهاي ضد انساني دژخيمان و بازجويان و شكنجه گران، روزدوشنبه اول خرداد، در سالن 12 بند 4زندان گوهردشت جان بر سر آرمان آزادي مردم ايران نهاد و به شهادت رسيد.
منصور رادپور از هواداران باسابقه سازمان مجاهدين خلق ايران بود. وي كه نقاش ساختمان بود، در بهمن 85 به اشرف سفر كرد و چند ماه بعد در  روز 27 ارديبهشت 1386 به خاطر فيلمبرداري از حركت اعتراضي كارگران در جاده چالوس-كرج دستگير و به خانه هاي امن وزارت اطلاعات منتقل شد و تحت آزار و شكنجه قرار گرفت.
بيدادگاه رژيم آخوندي او را در يك محاكمه نمايشي چند دقيقه اي، به جرم تبليغ عليه نظام و هواداري از سازمان مجاهدين خلق ايران، به سه سال حبس محكوم كرد. عوامل اطلاعات رژيم، بار ديگر با پرونده سازي دوران حبس او را به هشت سال افزايش دادند.
منصور رادپور در تمامي 5 سال گذشته در بدترين شرايط و در مخوفترين زندانها از جمله خانه هاي امن وزارت اطلاعات، بند اطلاعات سپاه در گوهردشت، بند يك گوهر دشت موسوم به  زندان آخر خطي ها، سلولهاي انفرادي اين بند،  موسوم به سگدوني، سالن 12 بند 4 گوهردشت كه قتلگاه زندانيان سياسي خوانده مي شود و زندانيان در آن دچار مرگ تدريجي هستند، به سر برد. او طي ساليان بارها در يورشهاي مزدوران رژيم به بندهاي زندانيان مقاوم مورد ضرب و جرح و تحقير و توهين قرار گرفت و از نيازهاي ابتدايي روزمره محروم بود. 
منصور رادپور، همواره پيشقدم دفاع از ديگر زندانيان بود و بارها در اعتراض به شرايط دهشتناك زندان دست به اعتصاب غذا زد. دژخيمان كه از او كينه عميقي به دل داشتند، براي در هم شكستن و گرفتن اعترافات اجباري،  بارها او را تحت شكنجه قرار دادند. اما او در مقابل دژخيمان سرخم نكرد.
شهيد مجاهد خلق در اثر شكنجه و شرايط سخت زندان از بيماريهاي مختلف از جمله ناراحتي كليه، خونريزي معده و ناراحتيهاي ريوي و شكستگي كتف و دنده ها رنج مي برد. دژخيمان نه تنها از رسيدگي درماني به او خودداري مي كردند، بلكه آشكارا به او و ديگر زندانيان مي گفتند ما شما را اينجا آورده ايم که زجرکشتان كنيم. طي چند هفته گذشته، در حاليكه وضعيت جسمي وي به شدت  بحراني شده بود و به رغم تهوع و دردهاي شديد داخلي مزدوران نه تنها  اجازه انتقال وي را به بيمارستان ندادند بلكه از بستري كردن وي در بهداري زندان نيز خودداري كردند . سرانجام او در روز اول خرداد در حاليكه سراسر بدنش، سياه شده بود، به شهادت رسيد. 
مقاومت ايران شهادت اين مجاهد صديق را به خانواده وي، سازمان مجاهدين خلق و مردم ايران تسليت مي گويد و عموم مراجع بين المللي و ارگانهاي حقوق بشري ، به ويژه كميسر عالي حقوق بشر و گزارشگر ويژه حقوق بشر در باره ايران را به اعزام يك هيات حقيقت ياب براي رسيدگي به وضعيت زندانيان سياسي و به‌خصوص نحوه شهادت منصور رادپور فرا مي‌خواند.

دبيرخانه شوراي ملي مقاومت ايران
2 خرداد 1391 (22 مه  2012
top