Pars Daily News
Families are concerned, prisoners are discontented and officials are in silence. This has been the situation since female political prisoners in Rajayi Shahr Prison in Karaj were transferred to a State Security Forces Detention Center in the desert area near Varamin…
Like the Kahrizak Detention Center (notorious ‘death camp’ which was closed down by officials after a number of protesters were killed including the son of a former regime official) Qarchak prison is under the responsibility of the SSF and this is what increases concerns: the rebirth of another Kahrizak.
Naseh Faridi, the spokesman of the Student Committee in Defense of Political Prisoners said in this regard, “Qarchak Prison in Varamin is under the control of the SSF and like Kahrizak, is located in the outskirts of Tehran. The SSF does not answer to relevant (prison) officials and the human catastrophe that took place in Kahrizak can happen again with this method under the responsibility of the State Security Forces in Varamin”.
Mr. Faridi who was a constructional engineer in Iran says that even construction workers could not tolerate working conditions in Qarchak Prison.
“Before I left Iran, I was offered work in Qarchak as a contractor. Despite the fact that I was not able to do the work, I did see the physical map of Qarchak. This prison is in the heart of a hot and barren desert which is very hot (in summer) and extremely cold in winter. My friends who worked there compare it to hell and said that the conditions are (so bad) that a lot of contractors were not able to work there”.
Now, at least 200 female political prisoners are detained in Qarchak…
The father of political prisoner Shabnam Madadzadeh who is detained in Qarchak said, “They (Shabnam’s mother and sister) visited her for eight minutes and Shabnam said everything she could about prison conditions in this eight minutes. Even if she had not said anything, we know that the prison does not have good conditions. They have packed 300 people in a few warehouses. They have no water and fresh air time and they are packed together like chickens. Every 10 people might only have one meter of space. Before (she was transferred here) when we went to see Shabnam she talked well (and was in good spirits) but yesterday when I talked to her for only one minute, I wished that I had not heard her voice”.

در زندان قرچک، «به هر ده نفر شايد يک متر جا برسد»

انواده‌ها نگران ، زندانيان، معترض و مسئولان در سکوت‌اند. از وقتي زنان زنداني سياسي از زندان رجايي‌شهر به بازداشتگاه نيروي انتظامي در بيابان‌هاي اطراف ورامين منتقل شده‌اند، شرايط همين است...

زندان قرچک هم مثل زندان کهريزک در حوزه‌ي مسئوليت نيروي انتظامي اداره مي‌شود و اين همان چيزي است که نگراني‌ها را تشديد مي‌کند : بازتوليد کهريزک.

ناصح فريدي، سخنگوي کميته‌ي دانشجويي دفاع از زندانيان سياسي در همين زمينه مي‌گويد: «زندان قرچک ورامين در اختيار نيروي انتظامي است، مثل زندان کهريزک که در حاشيه‌هاي تهران قرار گرفته بود. نيروي انتظامي هم کوچک‌ترين انعطافي در جوابگويي به مسئولان ذي‌ربط ندارد و امکان دارد آن فاجعه‌هاي انساني که در کهريزک اتفاق افتاد با اين شيوه و با مسئوليت نيروي انتظامي در ورامين باز هم اتفاق بيفتد.»

آقاي فريدي که در ايران به مهندسي ساختمان هم اشتغال داشته مي‌گويد وضعيت قرچک به شکلي است که پيمانکارهاي ساختماني هم توان ماندن و کار کردن در اين زندان را ندارند :

« قبل از اينکه من از ايران خارج شوم، به عنوان پيمانکار ساختماني يک سري کارهاي اجرايي در قرچک به من پيشنهاد شده بود، هر چند که من نتوانستم آن کار را انجام بدهم اما نقشه‌ي فيزيکي قرچک را ديدم. اين زندان در دل بيابان‌هاي سوزان قرار گرفته و جاي بسيار گرم و در فصل سرما، ‌بسيار سردي است. دوستان من که در آنجا کار کرده‌‌اند،‌اين مکان را به جهنم‌دره تشبيه کرده و مي‌گفتند شرايط به شکلي است که حتا خيلي از پيمانکاران هم نتوانستند در آنجا کار کنند.»

حالا دست ‌کم ۲۰۰ زنداني زن در قرچک ورامين نگه‌داري مي‌شوند...

پدر خانم مددزاده از وضعيت او و ساير زنان در قرچک مي‌گويد:

«هشت دقيقه ملاقات داشتند و در اين هشت دقيقه شبنم از وضعيت زندان هر چه را بوده گفته. اگر هم او نگويد ما خودمان مي‌دانيم که زندان وضعيت خوبي ندارد. چند تا سوله است که سيصد نفر را آنجا ريخته‌اند. آب ندارند. هوا ندارند. براي هواخوري که بيرون مي‌روند،‌ مثل مرغ کنار هم هستند. به هر ده نفر شايد يک متر جا برسد. شبنم وقتي پيش از اين به ديدنش مي‌رفتيم يا با او حرف مي‌‌زديم با لفظ و زبان خوب حرف مي زد اما ديروز که به اندازه‌ي يک دقيقه فقط با من حرف زد،‌ بر من اثري گذاشت که اي کاش صداي او را نمي‌شنيدم.» (پارس ديلي نيوز – 22/2/90)



After a number of clerics criticized the state of the hijab in the society, the head of the Moral Security Police announced the Security Moral Plan with the presence of 70,000 police on the streets.
“The Moral Security Plan has never been stopped and the police carry out their duties in this regard but in light of the start of warm season, the presence of the police and Moral Security Patrols will be heavier than before”, Ahmad Rouzbehani said in remarks that were carried by the state-run Fars News Agency...
“Guidance Patrols will no longer be active and instead patrols known as the Moral Security Police will continue their work”, he added.
“In light of the start of the warm season and the large numbers of vacations and trips and the increase of popular requests on the grounds of (Islamic) veiling and moral security, the presence of the police in parks, jungles, river banks, streets and other locations will increase and we will carry out the Moral Security Plan like before”.
“The police will deal with satellite dishes which have been installed in balconies and rooftops in clear view and the offenders will be introduced to the judicial system if this offense is repeated”, he said.
This state security force officials also said, “On the issue of veiling, the police will increase their activities and warnings and those who intentionally appear in public dressed like models will face the legal and forceful actions of the police”.
“In some automobiles, female drivers take off their scarves and the police will impound the vehicle and will deal with the wrongdoers and that person will be handed over to the judicial system”.
Rouzbehani also claimed that “not following the Islamic dress code is like violating civil rights and the issue of using satellite channels, which has caused problems for the country, is in itself a violation of civil rights”.
The head of the Moral Security Police also stipulated that the police will “counter the attack of western culture and corruption with full force”. (Daneshju News, state-run Fars News Agency – May 9, 2011)





هفتاد هزار پليس براي برقراري امنيت اخلاقي به خيابانها مي آيند
بدنبال انتقاد برخي از روحانيون و اصولگرايان از وضعيت حجاب در جامعه، رئيس پليس امنيت اخلاقي از طرح امنيت اخلاقي با حضور پررنگ 70 هزار نيروي پليس خبر داد.
به گزارش فارس، سردار احمد روزبهاني امروز در حاشيه نشست مردمي در مركز نظارت همگاني نيروي انتظامي و در جمع خبرنگاران گفت: طرح امنيت اخلاقي هيچگاه تعطيل نشده و پليس به وظايف خود در اين زمينه عمل مي‌كند اما با توجه به آغاز فصل گرما حضور پليس و گشت‌هاي امنيت اخلاقي از اين پس پررنگ‌تر خواهد شد...
اين مقام نيروي انتظامي تصريح كرد: نام گشت ارشاد را از روي ماشين‌هاي پليس حذف كرديم و اين گشت‌ها تحت عنوان پليس امنيت اخلاقي فعاليت‌هاي خود را ادامه مي‌دهند.
سردار روزبهاني گفت: با توجه به آغاز فصل گرما و حجم انبوهي از مسافرت‌ها مطالبات مردمي در زمينه پوشش و امنيت اخلاقي افزايش يافته و به همين منظور حضور پليس در پارك‌ها، جنگل‌ها، حاشيه رودخانه‌ها، خيابان‌ها و ديگر اماكن افزايش مي‌يابد و طرح امنيت اخلاقي را كمافي‌السابق اجرا خواهيم كرد...
وي اظهار داشت: پليس با ديش‌هاي ماهواره‌اي كه روي بالكن و پشت‌بام‌ها به صورت آشكار نصب شده و قابل رويت هستند برخورد مي‌كند و اگر اين موضوع دوباره تكرار شود فرد خاطي به دستگاه قضايي معرفي خواهد شد.
اين مقام نيروي انتظامي تصريح كرد: در بحث پوشش نيز برخوردها، تذكرات پليس شدت مي‌گيرد و افرادي كه به صورت مانكن‌گونه و از روي غرض در خيابان‌ها ظاهر شوند با برخورد قانوني و مقتدرانه پليس مواجه خواهند شد.
رئيس پليس امنيت اخلاقي گفت: در بعضي از خودروها رانندگان زن اقدام به كشف حجاب مي‌كنند كه اين اقدام توجيه درستي نداشته و پليس ضمن توقيف خودرو با فرد خاطي برابر قانون اقدام مي‌كند و فرد خاطي را به دستگاه قضايي معرفي مي‌كند.
سردار روزبهاني بدون اشاره به نقض صريح حقوق شهروندان توسط نيروي انتظامي مدعي شد: عدم رعايت حجاب زير پا گذاشتن حقوق شهروندي است و در بحث استفاده از ماهواره نيز كه معضلات و مشكلاتي را براي كشور ايجاد كرده خود عدم رعايت حقوق شهروندي محسوب مي‌شود.
رئيس پليس امنيت اخلاقي گفت: پليس با هدف مقابله با تهاجم فرهنگي غرب و فساد با قدرت تمام وارد عمل شده و مبارزه خواهد كرد. (دانشجو نيوز – 19/2/90)
Pars Daily News, Ahwaz News


The Iranian Judiciary system has announced that 9 people were hanged on charges of murdering security forces and immoral conduct.
Ahwaz News website published the names of eight of these prisoners on Saturday May 8, 2011 and stressed that three of them were brothers who were hanged in public in the Hamidieh Intersection in west Ahwaz.
These brothers were identified as Ali Heidari (25), Jasem Heidari (23), and Naser Heidari (21).
According to this report, six other Arab Iranians were hanged in the Karoun prison in Ahwaz. They were identified as Amir Moavi, Ali Na’ami, Amir Badvi, Ahmad Naseri (22) and Hashem Hamidi (16) whose body was severed during the execution.
Arad regions in Ahwaz and towns around Ahwaz witnessed widespread popular protests which were suppressed by security forces…
Security forces first paraded these people (as a degrading punishment) in the Malasheih region in Ahwaz and then put up placards on the streets of the city asking people to participate in the execution ceremony of three of the prisoners in the Hamidieh intersection.




اعدام 9 شهروند عرب ايراني در اهواز، سه تن از آنها در ملاعام اعدام شدند
دستگاه قضايي جمهوري اسلامي 9 شهروند عرب ايراني را در اهواز اعدام کرد، سه تن از آنها در ملاعام اعدام شدند.
دستگاه قضايي جمهوري اسلامي اعلام کرده است 9 نفر را به اتهام قتل ماموران نيروي انتظامي و ارتکاب عمل منافي با عفت عمومي اعدام کرده است.
سايت خبري اهواز نيوز روز شنبه 8 – 5 – 2011 نام 8 تن از اين افراد را منتشرکرده و تاکيد کرده است سه تن از اعدام شدگان برادربودند و در ملاعام در سه راه حميديه در غرب اهواز به دار آويخته شدند.
نام اين سه برادرعلي حيدري ( 25 ساله ) ، جاسم حيدري ( 23 ساله ) و ناصرحيدري ( 21 ساله ) اعلام شده است.
بر اساس اين گزارش 6 شهروند عرب ديگر نيز در زندان کارون اهواز به دار آويخته شدند که نام هاي آنها اميرمعاوي ، علي نعامي ، امير بدوي ، احمد ناصري ( 22 ساله ) وهاشم حميدي ( 16 عاما ) است ومتهم اخير هنگام اعدام تن وي از بدن جدا شد.
مناطق عرب نشين در اهواز و شهرهاي اطراف در نيمه آوريل گذشته شاهد اعتراضات مردمي گسترده اي بود که توسط نيروهاي امنيتي سرکوب شد...
نيروهاي امنيتي پيش از اعدام اين افراد آنها را در منطقه ملاشيه در حاشيه اهواز گرداندند و سپس پلاکاردهايي در خيابان هاي شهر نصب کردند و از مردم خواستند براي شرکت در مراسم اجراي اعدام سه تن از آنها در سه راه حميديه در غرب اهواز حضور يابند. (پارس ديلي نيوز – 18/2/90)

IRAN weekly HR report 10 May: Basic Freedoms

Violence against women

SSF commander promises to counter ‘improper veiling’ in Iran
Ahmadi Moqadam, the commander of the State Security Forces stressed that the SSF would deal with improper veiling with preventive and guidance measures.
Regarding those who walk dogs in public places he said, “If the law applies, those who have dogs with them in sidewalks or streets will be dealt with”.
“The police will act firmly to create security in recreational centers and will deal with those who disrupt public order”, he said because of the heavy presence of people in these centers in the spring season…
“The SSF will deal with improper veiling, those who hold night parties and corruptive gangs”, he added. (IRNA state-run news agency – May 4, 2011)

Lawyer Nasrin Sotoudeh Told She Must Give Interview in Order to Leave Prison
Reza Khandan, husband of imprisoned Iranian lawyer and human rights activist Nasrin Sotoudeh, told the International Campaign for Human Rights in Iran that Sotoudeh is in very poor conditions in prison and is planning to go on another hunger strike. He told the Campaign that security forces clearly told his wife that so long as she does not confess, she is not allowed to leave the prison. Sotoudeh has repeatedly refused to give such confessions. Security officers have prevented Sotoudeh’s transfer to Evin Prison’s General Ward for the past eight months.
“Ms. Sotoudeh told me during our…visit that due to her poor prison conditions, she is intending to start a hunger strike. I talked to her and convinced her not to do it. She said that if the situation persists until June, she would embark on a hunger strike again, and I really hope that this won’t happen,” said Khandan about Sotoudeh’s resumption of her hunger strike.
“From the very first days of her arrest, she somehow communicated that she is under pressure for confessions, but I think it was near January and February when her interrogators told her very transparently and clearly that she would not be able to leave the prison until she has been ‘interviewed.’ My wife also told them very clearly that she would not do it,” said Khandan about pressure on his wife to interview and confess to the charges against her.
“But I don’t know why they said that, because my wife would not give in under any amount of hardship. Even if they keep her in there for 100 years, she would not do it. Not only would she refuse to do it, she would not even consider the topic of an interview. She could have done a lot simpler things prior to her arrest to ensure that she would not be arrested,” Khandan continued.
“They talked about this around the [Iranian] New Year again. When they realized they could not achieve results, they told my wife to forget it, that it wasn’t serious, and that it was just to show her cooperation. Her response was still the same as she had given them before. But prisoners can’t normally leave these things behind. Even an hour before her release, they may still ask her to do it,” said Khandan about the new wave of pressure on his wife for a televised interview.
“Really, if they keep her for two thousand years and put her under physical and psychological pressure, she would still not do it. I don’t want to say that what my wife does is right; I just want to say that she does not have the mentality to do this. Maybe in the future, when there is again pressure on her to interview, but I am sure that her answer will be no. Confessions are meaningful only when an individual has committed a criminal act and then confesses. But they want her to admit to doing things she has not done and to talk about them. This is not called a confession,” said Khandan.
Asked whether Nasrin Sotoudeh has been under physical abuse, Khandan said, “She has never told me anything about this. I believe the worst torture for her is not being able to see her children. When my wife was first arrested, one of her friends came to see us. She said that when she was single, she was arrested and sentenced to eight years in prison, but she didn’t care back then at all. But when a few years ago, after she had two children, she was arrested for 20 days, she thought she was willing to give up the world for holding her children in her arms for a second. My wife has been waiting for such a moment for eight months. You can imagine what kind of psychological pressure this is. She has been unable to hold her children once without the presence of forces”.
“During their seven or eight minute visits, the children have not once been able to see their mother without the presence of officers. I don’t know what this is called. I won’t call it torture or pressure; I will let others name it. Maybe a mother is willing to be beaten but to visit with her children in a relaxed environment, free of officers, where their pockets are not searched and their chocolate and hair barrettes are not confiscated. There is nothing more horrible than this for a mother,” concluded Khandan. (International Campaign for Human Rights in Iran – May 3, 2011)

Female political prisoners transferred to Kahrizak-like prison
The families of female political prisoners in Rajayi Shahr Prison in Karaj who were recently transferred to Qarchak Prison in Varamin say that this prison is like another Kahrizak (the Kahrizak Detention Center which many compared with Nazi death camps was used to detain protesters in 2009 and a number of protesters were reportedly killed as a result of dire conditions and torture). According to reports, female political prisoners in Evin Prison will soon be transferred to this prison as well.
Female prisoners in the Qarchak Prison have told their families over the phone that this prison is like Kahrizak and prisoners are not even given food and water on time. They said that prison officials feed prisoners whenever they want. Running water in this prison is also cut off for most of the day.
These prisoners also said that when they protested prison conditions, prison agents beat them with batons…
Prisoners have compared prison conditions to a chicken-shed and have said that if this condition does not end until tomorrow, they are not transferred to another prison or their requests are not seen to, they will go on a hunger strike for an unlimited amount of time.
Shabnam Madadzadeh and a group of other female political prisoners in Rajayi Shahr Prison are a number of prisoners transferred to this prison. This prison is located on the outskirts of Tehran like Kahrizak and in light of the unsuitable conditions, and the presence of criminals with heavy charges such as addiction, drug dealing, robbery and other social crimes, prisoners transferred there are subjected to hard conditions. (Kalameh Website – May 6, 2011)


Young nurse commits suicide after being fired from hospital for ‘improper veiling’
According to a state-run daily, a young nurse in the Khomeini Hospital in Tehran who was fired because of improper veiling committed suicide with a pesticide tablet.
The dismissal of this nurse from the Khomeini Hospital in Tehran and her futile attempts to go back to work led to her suicide.
She was reportedly fired because she did not observe the Islamic dress code and was improperly veiled. Hospital officials threatened our reporter when asked about the incident and the reason the nurse was dismissed. (Pars Daily News – May 6, 2011)



Prominent Journalist Ends Own Life to Protest Persecution
Siamak Pourzand, a retired prominent journalist and former prisoner of conscience, has died at age 80 in Tehran, having been unable to see his wife and children for a decade due to a travel ban imposed on him by Iranian authorities. His daughter, Leili Pourzand, said that her father committed suicide by jumping to his death from his sixth-floor apartment window.
Pourzand’s wife is Mehrangiz Kar, a prominent Iranian lawyer who has published numerous articles in the areas of Iranian law and women’s rights. Both Kar and Pourzand were imprisoned for their professional activities a decade ago. Iranian judicial and security authorities banned Pourzand from traveling abroad, and he spent the last years of his life in bed. Pourzand’s family was unable to return to Iran for years to visit him, due to fear of arrest by Iranian authorities for their activism abroad.
Siamak Pourzand was arrested in 2001 for his journalistic activities, brutally tortured and forced to make a televised confession. A closed court sentenced Pourzand to 11 years in prison, but he was released later. He was re-arrested in 2002, along with a group of other Iranian writers and journalists, and released again after his health deteriorated. Iranian officials never stated their reasons for putting a travel ban on Pourzand, and never offered any guarantees to his family for safe entry into Iran in order to look after him. (International Campaign for Human Rights in Iran – May 3, 2011)

Student Activist and His Family Harassed and Threatened for a Full Year Before Arrest
A friend and other sources close to Ashkan Zahabian, a banned student and human rights activist who was arrested after appearing at the Intelligence Office of Sari on 3 May 2011, explained to the International Campaign for Human Rights in Iran the extent to which Zahabian’s family was harassed and targeted by security forces within the past year. The sources described how mistreatment of the family, threats to confiscate Zahabian’s bail for his temporary release, and finally death threats against Zahabian, created serious health issues for his parents. Zahabian’s mother was transferred to a hospital and his father’s heart condition worsened.
Pressure placed on the families of human rights activists by security forces is not uncommon and is used in order to arrest individuals. However, the extent of the pressure put on Zahabian and the repeated threats to his family leave no doubt that security forces used systematic psychological pressure on his family to arrest him.
According to sources, Zahabian’s parents were even put under house arrest for several hours at times. “Since 7 December 2010, intelligence forces continually visited Ashkan’s home. In March, they went to their home with an arrest warrant and said that they have a mobile warrant and they can arrest him wherever they spot him. He had a six-month prison sentence. Ashkan did not stay at his home during this time. During one of the visits to his home, 12 security personnel, including the Head of the Babol Intelligence Office, showed up inside house,” a source said.
“The forces confiscated his personal belongings, computer, and books. They detained his parents inside the house for several hours and told them that they were not allowed to leave the house until Ashkan returned. They then threatened that they would obtain ‘shoot-to-kill’ orders for him and would take him to a location where nobody could reach him, etc. Due to these comings and goings, Ashkan’s mother’s health deteriorated to the point of being transferred to the hospital. His father’s heart condition worsened, too,” a source added.
On 3 April 2011, intelligence forces went to Zahabian’s home and threatened to confiscate the home, the deed to which had been posted for his release from prison. The intelligence forces said that they would auction the house.
In the case of his 16 June 2009 arrest, Zahabian was sentenced to six months in prison on charges of “disrupting order,” “inciting people to demonstrate,” and “organizing the protest inside Mazandaran University.” He was arrested for the second time on 5 November 2009 on charges of “acting against national security through forming the Islamic Associations organization in Northern Iran.” According to a source, if Zahabian was summoned to commence his prison term, he shouldn’t have been transferred to the Intelligence Office but to prison.
Ashkan Zahabian was a student campaigner at the campaign headquarters of Mehdi Karroubi in the city of Babol. During post-election arrests, Zahabian was severely beaten by security forces and in one instance was unconscious for three days. He was imprisoned for a total of 8 weeks.
Background:
In 2008, Ashkan Zahabian was suspended for one academic term because of his student activism. Only four days after the disputed election of 2009, he was arrested by the Ministry of Intelligence. Plainclothes forces known as Ansar-e Hezbollah severely beat him during the arrest. During Student’s Day protests on 4 November 2009, he was arrested for the second time. A Revolutionary Court in Babol sentenced him to six months in prison in his absence. In February 2009, while still suspended, he was banned from continuing his education based on an Intelligence Ministry decision, and was expelled from university just one term shy of graduating. (International Campaign for Human Rights in Iran – May 4, 2011)

Right to education

9 Firdousi University students suspended from education for participating in peaceful rally
In the persistence of the illegal measures by the Disciplinary Committee of the Firdousi University in Mashhad, nine student activists in this university were sentenced to 15 semesters of suspension.
According to reports, these sentences were issued because these students either participated or led the February 14, 2011 demonstrations. (Student Committee in Defense of Political Prisoners – May 4, 2011)

Suppression of religious and ethnic minorities

71 year old Baha’i prisoner beaten in Tankabon Prison, denied medicine
Vajiollah Mirza Golpour, a Baha’i prisoner detained in the Tankabon Prison by the Ministry of Intelligence was beaten.
This Baha’i prisoner was transferred from the Sari Intelligence Agency to the Kachoyi Detention Center and then to the quarantine section in Tankabon Prison.
According to informed sources, Mirza Golpour was severely beaten in the head and legs and was put under pressure to confess.
Interrogators on his case and prison officials have denied this 71 year old prisoner his heart medicine for the past six days. (Committee of Human Rights Reporters – May 4, 2011)

Christian Pastors and Churchgoers Sentenced to Death and Imprisonment
Religious Practices and Proselytizing Treated as Criminal Acts

Iranian authorities should end the judicial persecution of members of the evangelical protestant Church of Iran and other churches, the International Campaign for Human Rights in Iran said today.
Specifically, the Campaign appeals to Iran’s Judiciary to overturn criminal sentences of church members including a death sentence for Pastor Youcef Nadarkhani and prison term for Pastor Behrouz Sadegh-Khanjani.
“Iranian authorities must stop targeting religious groups and practices they find threatening, acts which violate international and Iranian law,” said Aaron Rhodes, a spokesperson for the Campaign.
“It is deeply hypocritical to criticize European countries for discriminatory policies against Muslims while the Iranian government throws Christians and members of other minority religions into prison and sentences some to death,” Rhodes added.
During the 16th special session of the United Nations Human Rights Council, in April 2011, the Iranian government criticized the EU and US for discrimination against religious minorities. On 12 April 2011, Iran’s Minister of Culture and Islamic Guidance Mohammad Hosseini said, “We expect European countries to guarantee the individual and social freedoms of Muslims,” according to the state-controlled PressTV.
Throughout 2010 and 2011, dozens of members of the nationwide protestant group, the Church of Iran, have been criminally prosecuted and punished merely for their religious beliefs and practices. On 1 May 2011, the Revolutionary Court in the northern city of Bandar Anzali tried eleven church members, including Pastor Abdolreza Ali-Haghnejad, and Zainab Bahremend, the 62-year-old grandmother of two other defendants, on charges of “acting against national security.”
The Court is scheduled to issue its verdict on 11 May. Authorities have also charged church members in Bandar Anzali with consumption of alcohol and inappropriate hejab (Islamic headscarf). These charges are reportedly based on their participation in church services in private homes, where some attendees drink wine as part of ritual communion, and women do not observe hejab.
Christianity is a recognized religion under the Iranian Constitution and despite some discrimination, the Islamic Republic has afforded Iran’s historic and ethnic Orthodox Christian communities with a modicum of space to practice their faith. However, Protestant leaders have told the Campaign that, especially within the last six years, the Iranian government has increasingly targeted Protestant groups.
Protestant groups in Iran are comprised primarily of converts and often engage in proselytizing. Moreover, Iranian courts and officials have begun to view these groups in political terms, trying Protestant believers and leaders in Revolutionary Courts, which are reserved for political and national security offenses.
On 5 April 2011, the First Branch of the Revolutionary Court in the southern city of Shiraz sentenced Pastor Behrouz Sadegh-Khanjani of the Church of Iran, and five other church members, Parviz Khalaj‪, Amin Afshar Manesh‪, Mehdi Forutan‪, Mohammad Baliad‪, and Nazli Makarian, with a year in prison for “propaganda against the regime.” Authorities, however, acquitted the Christians on the count of “acting against national security.” Sadegh-Khanjani and his fellow Church members have appealed the court’s decision.
Firouz Sadegh-Khanjani, brother of Behrouz and member of the Church of Iran’s National Council, told the Campaign, “So now [authorities] are elevating being Christian to a political crime. Basically they are saying if you’re Christian, then you must be against the regime. This might sound laughable but this is the view they are moving forward with.”
Firouz Sadegh-Khanjani told the Campaign that his church attempted to avoid being seen by authorities as a clandestine political organization. “For ten years our church has been reporting to the Ministry of Intelligence, letting them know about all our activities. So we are not an underground organization. My brother doesn’t even travel from one city to another without letting them know first,” he said.
Authorities also dropped the apostasy charges against Behrouz Sadegh-Khanjani and five other Church members. However, all six Christians still face a charge of “insulting Islamic sanctities” (i.e. blasphemy) in Shiraz’s Criminal Court.
Mohammad Taravatrooy, lawyer for the Christians, told the Campaign, “Neither they, nor I as their lawyer, accept such charges, because they did not commit any actions which could be construed as insulting the sanctities, or could appear as propaganda…. I think that the state mostly intends to use such cases to serve as means to prevent religious proselytizing.”
On 22 September 2010, the 11th Circuit Criminal Court of Appeals for the northern province of Gilan upheld the death sentence and conviction of pastor Youcef Nadarkhani for apostasy. Apostasy, the act of renouncing one’s religion, is not a crime under Iran’s Islamic Penal Code. Instead, the presiding judge in Nadarkhani’s case rested his opinion on texts by Iranian religious scholars.
Mohammad Ali Dadkhah, Nadarkhani ‘s lawyer, explained to the Campaign that there is neither mention of apostasy as a crime in Iran laws, nor any consensus about apostasy in Islamic jurisprudence.
“Many clerics‪ such as Ayatollah Ardabili are skeptical in relation to apostasy being considered a crime‪.” Dadkhah, who is facing charges of having been a founder of the Defenders of Human Rights Center himself, added that, “Regardless… Iran is bound by international norms and accepts the basic principles of human rights law. Article 27 of the Vienna Convention expressly states that no government can, because of its domestic laws, ignore international treaties. So after careful evaluation we conclude that the death sentence of this person or other persons in such a situation is not allowable‪.”
Article 18 of the International Covenant on Civil and Political Rights, to which Iran is a party, guarantees a person’s “freedom to have or to adopt a religion or belief of his choice … to manifest his religion or belief in worship, observance, practice and teaching.” Article 18 also requires that, “No one shall be subject to coercion which would impair his freedom to have or to adopt a religion or belief of his choice.”
“The Iranian government knows full and well that its international obligations prohibit religious discrimination, and mandates the protection of freedom of religion and conscience,” said Rhodes. “The Judiciary should overturn these recent prison sentences and death sentences and stop persecuting Protestants and all other religious minorities.” (International Campaign for Human Rights in Iran – May 4, 2011)

Iran subjects Baha’i prisoner to degrading public punishment
Sources in the Baha’i society in Iran said that a Baha’i man in the province of Mazandaran was paraded around the town of Tankabon with shackles after being violently interrogated.
The friends and family of 71 year old Vajiollah Mirza Golpour said that he was taken to Tankabon and was interrogated there after he was summoned by the Sari Intelligence Agency…
Those close to Vajiollah who asked to stay anonymous said that on Tuesday he was paraded around town in public with shackles to be put under more pressure.
According to this source, his head was pounded on a wall and was kicked in the stomach during the interrogations. (Daneshju News website – May 5, 2011)

Suppressive maneuvers

Security forces enforce sexual segregation in Mazandaran University
In the ongoing limitations imposed on Mazandaran University students, a part of the ‘sexual segregation’ plan which officials have spoken of for a long time was carried out in this university.
According to reports, on Sunday May 1, a group of plainclothes agents which had not been seen in this university before carried out the segregation along with Bassij forces. They confiscated the student ID cards of a number of male and female students.
A student who had talked with these forces for some time said, “A few of my classmates and I were sitting in the university when suddenly a number of plainclothes agents came towards us and confiscated some of the students’ ID cards. They said they had been sent by the State Security Forces and that they were acting under the coordination of the University Protection Department”.
“They did not answer my questions regarding their intent. This also happened to my other friends in other sections of the university and they still have not returned our student cards”, this student added.
This student said that they only told them that they had to go to the office of the head of the Protection Department in the Central Organization to receive their cards.
According to this report, students have been interrogated for hours for various reasons in this room in the past by the head of the Protection Department and sometimes by security forces. (Daneshju News – May 2, 2011)



خشونت عليه زنان

فرمانده ناجا: نيروي انتظامي در حوزه بدحجابي با جديت وارد عمل مي شود
سردار احمدي مقدم تأکيد کرد، برنامه ناجا در حوزه بد حجابي، پيشگيري و به‌صورت ارشادي است.
احمدي مقدم درباره برخورد با افرادي که در معابر عمومي سگ همراه دارند، گفت: در صورت وجود قانون، پليس با افرادي که سگ همراه خود در معابر و خيابانها داشته باشند، برخورد مي‌کند.
فرمانده ناجا با اشاره به فصل بهار و حضور مردم در تفرجگاهها، افزود: پليس براي ايجاد امنيت اين مراکز به‌صورت سختگيرانه وارد عمل خواهد شد و با برهم زنندگان نظم عمومي برخورد مي‌کند...
وي برخورد با مزاحمين نواميس مردم را از برنامه‌هاي جدي پليس برشمرد و افزود: رويکرد ناجا، برخورد با بدحجابي ها و برگزارکنندگان پارتي هاي شبانه و باندهاي فساد است. (خبرگزاري ايرنا (رژيم)- 14/2/1390)


رضا خندان: به همسرم گفتند تا مصاحبه نکند از اينجا بيرون نمي رود، حتي يکبار هم بدون حضور مامور بچه هايش را نديده است
رضا خندان با اظهار اينکه به دفعات همسرش تحت فشار براي
مصاحبه و اعتراف به کارهاي که انجام نداده، بوده است به کمپين بين المللي حقوق بشر در ايران گفت: «خانم ستوده از همان روزهاي اول بازداشتش به نحوي مي گفت که طي فشار براي اعتراف است اما دقيقا فکر مي کنم حوالي دي و بهمن ماه بود که بازجويانش خيلي روشن و شفاف به او گفته بودند تا مصاحبه نکند از اينجا بيرون نمي رود، خانم من هم خيلي روشن گفته بود که اين کار را نمي کند.»
رضا خندان، همسر نسرين ستوده ، حقوقدان و فعال حقوق بشر زنداني در گفت وگو با کمپين بين المللي حقوق بشر در ايران گفت که همسرش از وضعيت نامناسبي در زندان برخوردار است و قراراست به زودي دست به اعتصاب غذا بزند. او همچنين به کمپين گفت که ماموران امنيتي به صورت شفاف به همسرش گفته اند که تا اعتراف نکند نمي تواند زندان را ترک کند. خانم ستوده بارها از انجام چنين کاري سرباز زده است. مقامات امنيتي هشت ماه است که از فرستادن خانم ستوده به بند عمومي خودداري کرده اند.
آقاي خندان در خصوص خبر اعتصاب غذاي مجدد نسرين ستوده به کمپين گفت: «خانم ستوده در اولين ديدار ما در سال جديد گفتند به علت وضعيت نامناسب شان قصد اعتصاب دارند که من با ايشان حرف زدم و منصرف شان کردم اما گفتند اگر وضعيت تا خرداد ادامه پيدا کند دست به اعتصاب غذاي دوباره مي زنند که اميدوارم واقعا اين اتفاق نيفتد.»
رضا خندان با اظهار اينکه به دفعات همسرش تحت فشار براي مصاحبه و اعتراف به کارهاي که انجام نداده، بوده است به کمپين بين المللي حقوق بشر در ايران گفت: «خانم ستوده از همان روزهاي اول بازداشتش به نحوي مي گفت که طي فشار براي اعتراف است اما دقيقا فکر مي کنم حوالي دي و بهمن ماه بود که بازجويانش خيلي روشن و شفاف به او گفته بودند تا مصاحبه نکند از اينجا بيرون نمي رود، خانم من هم خيلي روشن گفته بود که اين کار را نمي کند.»
رضا خندان ادامه داد: « اما من نمي دانم چرا آنها اين حرف را زده بودند چون خانم من اساسا به هيچ سختي تن نمي دهد، صد سال هم آنجا نگهش دارند اين کار را نمي کند . نه تنها تن نمي دهد بلکه اصلا روي موضوعي مثل مصاحبه فکر هم نمي کند. قبل بازداشتش مي توانست خيلي کارهاي ساده تري از اينها بکند که اصلا بازداشت نشود.»
رضا خندان به نوبت دوم فشار به خانم ستوده براي انجام مصاحبه هم گفت:« دوباره شب عيد صحبت هاي در اين مورد کرده بودند و وقتي ديده بودند نتيجه نمي گيرند به همسرم گفته بودند بي خيال شويد، اين موضوع جدي نيست، فقط در حد همکاري است که ايشان هم جوابشان همان بوده که براي مصاحبه گفته بودند. اما معمولا اين مسئله از زندانيان دور نمي شود حتي يکساعت قبل از آزاديش شايد ازش بخواهند که چنين کاري بکند.»
همسر نسرين ستوده با اشاره به اينکه مصاحبه اي که ماموران مي خواهند اسمش اعتراف نيست گفت: « واقعا دو هزار سال هم نگهش دارند و تحت فشار جسمي و روحي او را قراربدهند باز هم چنين کاري نمي کند. نمي خواهم بگويم کار همسر من درست است ، فقط مي گويم او روحيه اين کار را ندارد. شايد در آينده هم دوباره براي مصاحبه به او فشار بياورند اما من مطمئنم که جوابش نه خواهد بود. اعتراف زماني معني مي دهد که فردي کار مجرمانه اي انجام داده باشد و حالا اعتراف کند اما اينها مي خواهند کاري که انجام نداده گردن بگيرد و از آنها بگويد، اين که اعتراف نمي شود.»
رضا خندان در خصوص اينکه آيا نسرين ستوده تحت آزار جسمي هم بوده است، گفت: « به من هيچ وقت در اين مورد چيزي نگفتند. به نظرم بدترين شکنجه او نديد ن بچه هايش باشد. اوايل بازداشت همسرم يکي از دوستان همسرم به ديدنمان آمد، او مي گفت سال ها پيش که مجرد بوده بازداشت مي شود و حکم هشت سال زندان را مي گيرد اما آن موقع عين خيالش هم نبوده اما چند سال پيش با وجود دو بچه وقتي براي ۲۰ روز بازداشت مي شود حس مي کرده راضي است دنيا را از او بگيرند اما بتواند يک لحظه بچه هايش را در آغوش بگيرد. الان هشت ماه است که همسر من منتظر چنين لحظه اي است، تصور کنيد که چه فشار روحي است. حتي يکبار هم نشده که بدون حضور مامور بچه هايش را بغل کند.»
رضا خندان گفت: « بچه ها در ملاقات هاي هفت، هشت دقيقه اي يکبار هم نشده که مادرشان را بدون حضور مامور ببينند. من نمي دانم اسمش چيست، اسمش را نمي گويم شکنجه يا فشار است اسمش را ديگران بگويند. شايد مادري حاضر باشد کتک بخورد اما بتواند بچه هايش را در فضاي راحت و بدون مامور ببيند، جيب هايش را نگردند و از آن شکلات وکليپس دخترش را درنياورند. چيز وحشتناک تري از اين براي مادر وجود ندارد. » (کمپين بين المللي حقوق بشر در ايران – 13/2/90)

انتقال زندانيان سياسي زن به کهريزک دوم/ضرب و شتم اين زندانيان با باتوم
کلمه:خانواده هاي زنذانيان سياسي زن در زندان رجايي شهر که به تازگي به زندان قرچک ورامين منتقل شده اند مي گويند که اين زندان کهريزکي ديگر است .گفته مي شود که به زودي زندانيان سياسي زن در اوين نيز به قرچک ورامين منتقل خواهند شد.
طبق خبرهاي موثق رسيده به کلمه، اين زندانيان زن در تماس هاي تلفني با خانواده هايشان اعلام کرده اند اين زندان کهريزک ديگري است که در آن به زندانيان حتي آب و غذا به موقع داده نمي شود و مسوولان زندان هر زمان دلشان بخواهد به زندانيان غذا مي دهند .آب اين زندان نيز در بيشترين ساعات روز قطع است .
اين زندانيان گفته اند روز گذشته وقتي به اين شرايط اعتراض کرده اند، ماموران زندان با باتوم آنها را کتک زده اند...
زندانيان اين زندان شرايط اين زندان را با يک” مرغداني “مقايسه کرده و گفته اند اگر اين شرايط تا فردا پايان نيابد و اين زندانيان به زندان ديگري منتقل نشوند و يا به وضعيت شان رسيدگي نشود دست به اعتصاب غذاي نامحدود خواهند زد.
شبنم مددزاده و جمع ديگري از زندانيان سياسي زن در رجايي شهر از جمله زندانيان انتقال يافته به زندان قرچک هستند.اين زندان همچون زندان کهريزک در حاشيه تهران واقع است و با توجه به وضعيت نامناسب و نگهداري زندانياني با جرايم سنگين از قبيل اعتياد و توزيع مواد مخدر، سرقت و تخلفات اجتماعي، شرايط سختي را براي زندانيان سياسي که به آنجا منتقل مي شوند به وجود مي آورد. (كلمه – 16/2/90)

خودکشي و مرگ يک پرستار جوان که به بهانه عدم رعايت حجاب اخراج شده بود
پرستار جواني که به دليل عدم رعايت حجاب اخراج شده بود، با قرص برنج خودکشي کرد
يکي از پرستاران بيمارستان امام حسين به دليل اخراج از کار با خوردن قرص برنج خودکشي کرد. پيگيري هاي خبرنگار ما نشان مي دهد به دنبال اخراج آ. پرستار شاغل در بيمارستان امام حسين و بي نتيجه ماندن پيگيري هايش براي بازگشت دوباره به کار باعث شد وي با خوردن قرص برنج دست به خودکشي بزند ...
شنيده ها حاکي از آن است که علت اخراج اين پرستار عدم رعايت پوشش مناسب و بدحجابي بوده است . پيگيريهاي خبرنگار ما از مسئولان بيمارستان امام حسين براي کسب علت اين حادثه و دليل اخراج پرستار بي نتيجه بوده و بعضا با تهديدهايي هم همراه بوده است. (پارس ديلي نيوز – 16/2/90)

سيامک پورزند روزنامه نگارباسابقه ايراني بعد از سالها ممنوع الخروجي و دربستر بيماري درگذشت
سيامک پورزند يکي از روزنامه نگاران پرسابقه و از زندانيان عقيدتي سابق در سن هشتادسالگي و درحالي که به دليل ممنوع الخروج بودن سالها از ديدن فرزندان و همسرش به دور بود در گذشت.
دکترمهرانگيزکار همسر اقاي پورزنداست که از نويسندگان و وکلاي برجسته ايراني به شمار مي رود که تاليفات متعددي در زمينه هاي حقوقي و مسائل حوزه زنان دارد. هم خانم کارو هم همسر وي مرحوم پورزند به دليل فعاليت هاي حرفه اي خود در ايران سالها در زندان به سر بردند. مقامات قضايي و امنيتي ايران در حالي اين روزنامه نگارسالخورده را از سفر به خارج از کشور محروم کرده بودند که وي سالهاي اخر عمر خود را در بستر بيماري گذراند و خانواده وي نيز به دليل خطرات امنيتي که حضور آنها مي توانست در ايران داشته باشند از سفر به کشور محروم بودند.
پس از برگزاري کنفرانس برلين در سال ۱۳۷۹ و دستگيري هايي که به دنبال ان رخ داد سيامک پورزند دستگير و پس از ماهها شرايط طاقت فرسا در زندان به ۱۱ سال زندان محکوم شد.
سابقه روزنامه نگاري آقاي پورزند به سال ۱۳۳۱ و روزنامه باخترامروز برمي گردد که مديريت آن به عهده حسين فاطمه وزير امور خارجه وقت بود. او پس از انقلاب ابتدا تا مدتها از فعاليت مطبوعاتي به دور بود اما در سالهاي دهه هفتاد به فعاليت هاي مطبوعاتي بازگشت. وي پسرخاله احمدشاملو شاعربلندآوازه کشوربود.
مسوولين قضايي هيچگاه در مورد دلايل ممنوع الخروج کردن اين روزنامه نگار توضيحي ندادند. آنها همچنين براي اينکه خانواده وي بتواند به ايران سفر کند نيز تضميني ارائه نکردند. هم اکنون بسياري از فعالان سياسي، مطبوعاتي و اجتماعي ايران با حکم ممنوع الخروجي مواجه هستند. (كمپين بين المللي حقوق بشر در ايران – 9/2/90)

ناگفته هاي بازداشت اشکان ذهابيان؛ فشارمستمربرخانواده، تهديد به اخذحکم تير، مزايده گذاشتن منزل و آزارواذيت چندماهه
اشکان ذهابيان عضو شوراي عمومي دفتر تحکيم وحدت و فعال دانشجوئي مازندران در حوادث پس از انتخابات در ۲۶ خرداد ۸۸ پس از ضرب و شتم نيروهاي موسوم به «انصار» دستگير شد و مدت يک ماهه بازداشت خود را در زندان اداره اطلاعات ساري و متي کلاي بابل در بند انفرادي سپري کرد. اين فعال دانشجوئي براي دومين بار به اتهام اقدام عليه امنيت ملي به واسطه تشکيل اتحاديه انجمن هاي اسلامي شمال کشور دستگير و راهي زندان شد. وي براي سومين بار روزدوشنبه پس از مراجعه به اداره اطلاعات شهرساري دستگير شد.
يکي از دوستان وافراد مطلع در پرونده اشکان ذهابيان دانشجوي محروم از تحصيل و فعال حقوق بشر که روز گذشته پس از معرفي خود به اداره اطلاعات شهر ساري دستگير شد به کمپين بين المللي حقوق بشر در ايران گفت ماموران امنيتي با اعمال مداوم آزارو اذيت خانواده، تهديد به ضبط وثيقه و درنهايت اعلام اينکه براي دستگيري وي حکم تير خواهند گرفت شرايطي را به وجود آوردند که مادر وي تحت فشارهاي به عمل آمده به بيمارستان منتقل شد و بيماري قلبي پدرش تشديد يافت.
تلاش براي دستگيري فعالان حقوق بشر از طريق فشار بر اعضاي خانواده آنها توسط نيروهاي امنيتي براي اولين بار نيست که رخ مي دهد اما دامنه دار بودن فشارهاي اعمال شده وتکرار تهديدها به خانواده آقاي ذهابيان جاي ترديدي باقي نمي گذارد که ماموران امنيتي به صورت سيستماتيک براي دستگيري اين فعال حقوق بشر خانواده وي را تحت فشارهاي رواني مداوم قرار داده اند.
به گفته اين منبع مطلع درموردي حتي چندين ساعت پدر و مادراشکان ذهابيان در خانه تحت بازداشت خانگي درآمده اند: «‌ از ۱۶ آذرماه ماموران اطلاعاتي پياپي به منزل اشکان مراجعه مي کردند. در اسفند ماه با حکم بازداشت به خانه او مراجعه کردند و گفتند که حکم سيار دارند که هر جايي او را ببينند مي توانند دستگيرش کنند. او يک حکم زندان شش ماهه نيز داشت. اشکان در اين مدت خانه نبود. در يکي از اين مراجعات به خانه ها ۱۲ تن از نيروهاي اطلاعاتي به خانه او امدند که رييس اطلاعات شهرستان بابل يکي از آنها بود.»
اين منبع مطلع افزود: « مامورين وسايل و رايانه و کتاب ها و وسايل شخصي او ضبط کردند. مادر و پدر وي را چندين ساعت در خانه نگهداشتد و گفتند تا اشکان نيايد حق نداريد از خانه بيرون برويد. بعد تهديد کردند که براي او حکم تير مي گيرند و جايي مي برندش که دست کسي به او نرسد و حرفهايي از اين قبيل. يکي دو بار هم آمدند و تهديد کردند و اخطارهايي دادند براي اينکه مي روند او را به جايي مي برند که کسي دستش به او نرسد. با اين رفت و آمد ها حال وضعيت سلامتي مادر اشکان آنچنان بد شد که او را به بيمارستان منتقل کردند. پدر او هم که بيماري قلبي داشت دچار تشديد بيماري شد.
بعد از تعطيلات نوروزي در چهاردهم فروردين ماموران اطلاعاتي به منزل اشکان ذهابيان مراجعه کرده و تهديد به مصادر منزل والدين او کردند که وثيقه آزادي اش از زندان بود. ماموران اطلاعاتي گفته بودند که خانه را به مزايده مي گذارند.
اشکان ذهابيان از پرونده اي که براي بازداشت ۲۶ خرداد ۸۸ شش ماه حکم زندان داشته است. اتهام وي اخلال در نظم وتحريک مردم به تظاهرات و سازماندهي اعتراضات در دانشگاه مازندران عنوان شده است. بار دوم وي ۱۳ آبان سال ۸۸ دستگير شد. اتهام او اين بار اقدام عليه امنيت ملي از طريق تشکيل اتحاديه انجمن هاي اسلامي شمال کشور بود . بازداشت روز دوشنبه نيز سومين بازداشت وي به شمار مي رود. به گفته منبع ياد شده معلوم نيست که اگر وي براي اجراي حکم احضار شده چرا وي را به جاي زندان به اداره اطلاعات منتقل کرده اند؟
وي درجريان انتخابات رياست جمهوري سال ۸۸ عضو ستاد دانشجويي مهدي کروبي در شهر بابل بود. در جريان بازداشت هاي بعد از انتخابات توسط ماموران امنيتي به شدت مورد ضرب وشتم قرار گرفت و در يک مورد تا سه روز بيهوش بود. وي در دو دوره بازداشت ياد شده مجموعا يک ماه ونيم بازداشت را پشت سر گذاشت.
زمينه خبر:
اشکان ذهابيان به علت فعاليت هاي دانشجويي ابتدا در سال ۸۷ به مدت يک ترم از تحصيل محروم شد و تنها ۴ روز پس از انتخابات توسط وزارت اطلاعات بازداشت شد. در حين دستگيري توسط نيروهاي لباس شخصي موسوم به انصارحزب الله به شدت مورد ضرب و شتم قرار گرفت. در حوادث ۱۳ آبان (روز دانش آموز) سال ۸۸ نيز به اتهام اقدام عليه امنيت ملي به واسطه تشکيل انجمن هاي اسلامي شمال کشور براي بار دوم بازداشت شد. در آن زمان دادگاه انقلاب شهرستان بابل او را به طور غيابي به ۶ ماه حبس تعزيري محکوم کرد. در بهمن ماه سال ۸۸ در حاليکه همچنان در تعليق از تحصيل به سر مي برد، سرانجام بنا به نظر وزارت اطلاعات از تحصيل محروم و در نهايت در حاليکه ۱۰۹ واحد را گذرانده و تنها ۲۴ واحد (معادل يک ترم) از تحصيلش باقي مانده بود از دانشگاه اخراج شد.‬ (كمپين بين المللي حقوق بشر در ايران – 9/2/90)

حق تحصيل

محروميت از تحصيل 9 دانشجوي دانشگاه فردوسي
کميته انضباطي دانشگاه فردوسي مشهد در ادامه برخوردهاي فراقانوني خود، 9 تن از فعالين دانشجويي اين دانشگاه را به مجموعا پانزده ترم محروميت از تحصيل محکوم کرد.
به گزارش کميته دانشجويي دفاع از زندانيان سياسي، اين احکام که عموما به دليل شرکت يا رهبري تظاهرات 25 بهمن صادر شده‌اند: (كميته دانشجويي دفاع از زندانيان سياسي – 14/2/90)

نقض حقوق اقليتهاي مذهبي و قومي

ضرب و شتم وجيه‌الله گلپور شهروند بهايي
وجيه‌الله ميرزا گلپور، شهروند بهايي که در زندان تنکابن و در بازداشت وزارت اطلاعات به‌سر مي‌برد، مورد ضرب و شتم قرار گرفته است.
اين شهروند بهايي پس از بازداشت در ستاد خبري وزارت اطلاعات در شهرستان ساري، به بازداشتگاه کچويي و سپس به قرنطينه اين زندان منتقل شده است.
به گزارش منابع آگاه، ميرزا گلپور از سوي بازجوي پرونده از ناحيه‌ي پا و سَر شديدا مورد ضرب و شتم قرار گرفته و براي اعتراف، تحت فشار قرار دارد.
بازجويان پرونده و مسئولان زندان، در شش روز گذشته از مصرف داروهاي قلب اين زنداني ۷۱ ساله،‌ ممانعت به عمل آورده‌اند. (كميته گزارشگران حقوق بشر – 14/2/90)

کشيشان و مسيحيان به حبس و اعدام محکوم شده اند
برخورد جنايي با فعاليتهاي مذهبي و تبليغي
از سمت راست: کشيش بهروز صادق خانجاني, زينب بهره مند, کشيش عبدالرضا علي حق نژاد
(13 ارديبهشت ۱۳۹۰) کمپين بين المللي حقوق بشر در ايران امروز گفت که مقامات ايراني بايد به آزار قضايي اعضاء کليساي پروتستان انجيلي ايران و سايرکليساها خاتمه دهند.
به طور خاص، کمپين از قوۀ قضاييۀ ايران مي خواهد تا ا حکام زندان تعزيري اعضاء کليسا، شامل حکم اعدام کشيش يوسف ندرخاني، و حکم زندان کشيش بهروز صادق خانجاني را لغو کند.
آرون رودز، سخنگوي کمپين، گفت: “مقامات ايراني بايد مورد هدف قرار دادن گروههاي مذهبي و مناسک ديني آنان را متوقف کند؛ اين اعمال ناقض قوانين بين الملي و قوانين ايران مي باشد.”
آرون رودز افزود: “رفتار دولت ايران در انتقاد از کشورهاي اروپايي براي سياست هاي تبعيض آميز عليه مسلمانان در حاليکه ايران خود مسيحي ها و اعضاء ساير اقليتهاي ديني را به زندان و احکامي شامل اعدام محکوم مي کند، عميقا رياکارانه است.”
در فروردين ماه سال جاري، در جريان جلسۀ شانزدهم شوراي حقوق بشر سازمان ملل متحد، حکومت ايران از اتحاديۀ اروپا و ايالات متحدۀ آمريکا براي تبعيض عليه اقليت هاي مذهبي انتقاد کرد. طبق گزارش تلويزيون دولتي پرس تي وي در تاريخ ۲۳ فروردين، محمد حسيني، وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي ايران گفت: “ما انتظار داريم کشورهاي اروپايي ازاديهاي فردي و اجتماعي مسلمانان را تضمين کنند.”
در طول سالهاي ۲۰۱۰ و۲۰۱۱، دهها عضو گروه پروتستان کليساي ايرانيان تنها به دليل اعتقادات و مناسک مذهبي شان مورد تنبيه و تعقيب قانوني قرار گرفته اند. در تاريخ ۱۱ ارديبهشت سال جاري، دادگاه انقلاب شهر بندر انزلي ۱۱ عضو کليسا، شامل کشيش عبدالرضا علي حق نژاد و زينب بهره مند، مادربزرگ ۶۲ سالۀ دو تن ديگر از متهمان را به اتهام “اقدام عليه امنيت ملي” مورد محاکمه قرار داد.
قرار است اين دادگاه راي خود را در تاريخ ۲۱ ارديبهشت صادر کند. مقامات ايراني همچنين اعضاء کليسا در بندر انزلي را به مصرف مشروبات الکلي و بدحجابي متهم کرده اند. طبق گزارشات، اين اتهامات بر پايۀ شرکت آنان در مراسم دعا در کليساهاي خانگي بوده است که در اين مراسم بعضي شرکت کنندگان به عنوان بخشي از آداب مراسم همدلي شراب مي نوشند و زنان حجاب بر سر ندارند.
آيين مسيحي يکي از مذاهب شناخته شده در قانون اساسي ايران است و برغم حدودي تبعيض، جمهوري اسلامي ايران براي جوامع قومي و تاريخي مسيحي حنيفي فضاي محدودي براي انجام مناسک ديني شان قائل شده است. اما رهبران پروتستان به کمپين گفته اند که به خصوص ظرف شش سال گذشته، دولت ايران به صورت فزاينده اي گروه هاي پروتستان را مورد هدف قرار داده است.
گروه هاي پروتستان ايران در درجۀ اول از کساني تشکيل شده است که از دين هاي ديگر به مسيحيت پيوسته اند و فعاليتهاي تبليغي مي کنند. همچنين، دادگاه ها و مقامات ايراني اخيرا مبادرت به داشتن ديدي سياسي نسبت به اين گروهها کرده اند و رهبران و معتقدان پروتستان را در دادگاه هاي انقلابي که براي محاکمۀ جرمهاي سياسي و امنيت ملي استفاده مي شوند، محاکمه مي کنند.
در تاريخ ۱۶ فروردين سال جاري، شعبۀ يکم دادگاه انقلاب در شهر شيراز کشيش کليساي ايران، بهروز صادق خانجاني ، و پنج عضو ديگر کليسا، پرويز خلجي، امين افشارمنش، مهدي فروتن، محمد بلياد و نازلي مکاريان را هرکدام به يک سال زندان براي “تبليغ عليه نظام” محکوم کرد. اما اين مسيحيان از اتهام “اقدام عليه امنيت ملي ” تبرئه شدند. صادق خانجاني و ساير اعضاء کليسا تقاضاي تجديد نظر در حکم دادگاه را ارائه کرده اند.
فيروز صادق خانجاني، برادر بهروز صادق خانجاني و عضو شوراي ملي کليساي ايران به کمپين گفت: “بنابر اين، دولت جمهوري اسلامي تلاش دارد از اين پس جلسات نيايش مسيحيان را به عنوان جلسه سياسي تلقي کند و ابراز ايمان مسيحي انجيلي را مخالفت با نظام تلقي کند. اين ممکن است به نظر خنده دار بيايد، اما اين ديدي است که آنها بر مبناي آن اقدام مي کنند.”
فيروز صادق خانجاني به کمپين گفت که کليساي او تلاش کرده است تا از اينکه مقامات ايراني با آنها به عنوان يک سازمان مخفي سياسي برخورد کنند جلوگيري کند. وي گفت: “کليساي ما به مدت ده سال گزارش فعاليتهاي خود را به وزارت اطلاعات اعلام کرده است. بنابراين ما يک سازمان زير زميني نيستيم. برادر من حتي از شهري به شهر ديگر نيز بدون اطلاع دادن به آنها سفر نمي کند.”
مقامات بهروز صادق خانجاني و پنج عضو ديگر کليسا را از اتهام ارتداد تبرئه کردند. اما هر شش مسيحي هنوز با اتهام “توهين به مقدسات اسلامي” در دادگاه کيفري شيراز روبرو هستند.
وکيل مدافع مسيحيان، محمد طراوت روي، به کمپين گفت: ” نه آنها و نه بنده به عنوان وکيل شان چنين اتهامي را قبول داريم. چون اصلا فعلي که مصداق توهين مقدسات و يا جنبه تبليغي يا اقدامي عليه امنيت ملي باشد توسط آنها صورت نگرفته است. من فکر مي کنم حکومت بيشتر هدفش با تشکيل چنين پرونده هاي بازدارنده گي از تبليغات مذهبي باشد.”
در تاريخ ۳۱ شهريور ۱۳۸۹، شعبۀ ۱۱ دادگاه تجديد نظر کيفري استان گيلان، حکم محکوميت و اعدام کشيش يوسف ندرخاني را به اتهام ارتداد تنفيذ کرد. ارتداد، عمل برگشتن از دين خود، در قانون جزايي ايران جرم نيست. قاضي رييس دادگاه يوسف ندرخاني تصميم خويش را نه برپايۀ قوانين مکتوب بلکه بر اساس نوشته هاي برخي روحانيون قرار داده است.
وکيل مدافع يوسف ندرخاني، محمدعلي دادخواه، به کمپين توضيح داد که در قوانين ايران، نه نامي از جرمي به نام ارتداد آمده است و نه هيچ توافق جمعي بر اساس تعريف ارتداد در قوانين اسلامي حاصل شده است.
وي گفت: ” بسياري از علما از جمله آيت الله اردبيلي نسبت به اين که ارتداد را جرم قابل حد بدانند دچار ترديد هستند.” محمدعلي دادخواه که خود با اتهام تاسيس کانون مدافعان حقوق بشر روبروست افزود: “اما حتي اگر به هيچکدام از اين موارد هم توجه نکنيم، بايد بدانيم که ايران به مواضع بين المللي پايبند است و اصول اوليه جهاني حقوق بشر را پذيرفته است و از طرف ديگر ماده ۲۷ کنفوانسيون وين صراحتا اعلام کرده که هيچ دولتي به خاطر قوانين داخلي خود نمي تواند معاهدات بين المللي را ناديده بگيرد پس با ارزيابي دقيق به اين نتيجه مي رسيم که اعدام اين فرد يا افرادي در چنين وضعيتي امکان پذير نيست.”
مادۀ ۱۸ ميثاق بين المللي حقوق مدني و سياسي، که ايران يکي از امضاء کنندگان است، متضمن آزادي افراد براي داشتن يا انتخاب فکر، وجدان و مذهب است. “اين حق شامل آزادي داشتن يا قبول يک مذهب يا معتقدات به انتخاب خود، همچنين آزادي ابراز مذهب يا معتقدات خود، خواه بطور فردي يا جمعي، خواه به طورعلني يا در خفا در عبادات و اجراي آداب و اعمال و تعليمات مذهبي مي باشد.” مادۀ ۱۸ همچنين اعلام مي دارد: “هيچکس نبايد مورد اکراهي واقع شود که به آزادي او در داشتن يا قبول يک مذهب يا معتقدات به انتخاب خودش لطمه وارد آورد.”
آرون رودز گفت: “حکومت ايران به خوبي ميداند که تعهدات بين المللي اش آن را از انجام تبعيض مذهبي باز ميدارند و ايران را وادار به حفاظت از آزادي مذهب و وجدان مي کنند. قوۀ قضاييۀ بايد احکام زندان و اعدام اخير را لغو کند و به آزار مسيحيان پروتستان و ساير اقليتهاي ديني در ايران پايان دهد.” (كمپين بين المللي حقوق بشر در ايران – 14/2/90)

"تحقير عمومي يک بهايي در تنکابن با گرداندن در سطح شهر"
منابعي در جامعه بهائيان ايران مي‌گويند که يکي از پيروان اين دين در استان مازندران بازداشت و پس از چند بار بازجويي خشن، با پابند در سطح شهر تنکابن گردانده شده است.
بستگان و دوستان وجيه الله ميرزا گلپور، ۷۱ ساله، به بي.بي.سي فارسي گفته‌اند که وي پس از احضار از سوي اداره اطلاعات شهرستان ساري، به تنکابن منتقل شده و در آنجا مورد بازجويي قرار گرفته است...
دوستان و نزديکان وجيه الله ميرزا گلپور که خواسته‌اند نامشان فاش نشود، به بي.بي.سي فارسي گفته‌اند که سه‌شنبه اين هفته او را ” براي تحت فشار قرار دادن بيشتر“ با پابند و به‌صورت پياده و در ملاء عام دور شهر گردانده‌اند.
به گفته يکي از منابع، پيشتر حين بازجويي ” براي اعتراف سرش را به ديوار زده‌اند و با لگد به پهلويش کوبيده‌اند“. (سايت دانشجو نيوز- 15/2/1390)

مانورهاي سركوبگرانه

ورود نيروي انتظامي به دانشگاه مازندران در جهت اجراي طرح "تفکيک جنسيتي"
در ادامه ي ايجاد محدوديت ها و سخت گيري ها بر دانشجويان دانشگاه مازندران،بخشي از طرح "تفکيک جنسيتي" که مدت ها بود نظريه پردازان حکومتي در تريبون هاي رسمي از ان سخن مي گفتند،در دانشگاه مازندران اجرا شد.
به گزارش دانشجونيوز، روز يکشنبه يازدهم ارديبهشت جمعي از نيروهاي لباس شخصي که تابحال در اين دانشگاه رويت نشده بودند به همراه بسيج دانشجويي اقدام به تفکيک جنسيتي و ضبط کارت هاي دانشجويي دانشجويان دختر و پسر نمودند.
بنابر اين گزارش، يکي از دانشجويان دانشگاه مازندران که دقايقي به بحث با اين افراد پرداخت مي گويد:
"من و چند تن از همکلاسي هايم در دانشکده نشسته بوديم که ناگهان چند فرد لباس شخصي که ظاهر مشخصي داشتند به سمت ما امده و کارت دانشجويي چند نفر از دانشجويان را ضبط نمودند،ان ها مي گفتند که از طرف نيروي انتظامي امده اند!و با هماهنگي حراست دانشگاه به اين عمل مي پردازند و من هرچه از نيت و دليل کارشان پرسيدم پاسخ مناسبي دريافت نکردم. اين اتفاق براي چند تن از دوستانم در دانشکده هاي مختلف پيش امده و هنوز کارت هاي دانشجويي مان را به ما پس نداده اند." وي مي افزايد"فقط به ما گفتند براي دريافت کارت دانشجويي به اتاق رياست حراست دانشگاه مازندران در سازمان مرکزي رجوع کنيم.." اين گزارش مي افزايد، در سال هاي اخير ده ها دانشجو به دلايل مختلف در اين اتاق توسط رئيس حراست دانشگاه و گاهي نيز توسط نيروهاي امنيتي،ساعت ها مورد بازجويي قرار گرفتند. (دانشجو نيوز – 12/2/90)










Political arrests
Iran arrests labor activists on eve of May Day
According to reports from Iran, a number of labor activists were arrested in Sanandaj and Saqez.
Mahmoud Salehi, who is a well-known labor activist in Saqez, was among the detainees.
The Committee for Coordinating the Creation of Labor Unions reported that Mr. Salehi was arrested by security forces at 1:30 pm on Sunday.
His family has confirmed reports of his arrest. This is while he is in poor physical condition because he lost his kidneys and has to receive dialysis.
Salehi lost his kidneys in prison due to lack of medical attention…
Five other labor activists were arrested in Sanandaj in the past two days.
A labor activist said that Ghaleb Hosseini, Khaled Hosseini and Yadollah Qotbi members of the Committee for Coordinating the Creation of Labor Unions were summoned on Saturday by the Sanandaj Intelligence Agency and have not returned home since.
Vafa Qaderi, another member of the Committee for Coordinating the Creation of Labor Unions was summoned to the Intelligence Agency on Sunday and there is no news on him.
There are also unconfirmed reports that Nabi Momeni was arrested in Sanandaj.
Sediq Karimi and Sharif Saed Panah two members of of the Managing Board of the Free Labor Union of Iran and Khalil Karimi, a member of this union were arrested by the Intelligence Agency because they refused to say that they would not participate in May Day ceremonies. (Radio Farda Website – May 1, 2011)

Iran arrests well known political activist in home
According to reports, agents of the Intelligence Agents stormed the home of Dr. Hani Yazerlu and arrested him. He was transferred to cellblock 209 in Evin Prison.
Dr. Yazerlu is a well-known doctor and political activist and was a former political prisoner. He was arrested in the 80’s along with his wife and was under physical and mental torture for years in prison.
Because of the tortures he was subjected to in the 80’s, he is suffering from serious physical ailments especially a critical heart condition and can only control his illness with medicine. Any kind of stress and pressure can be lethal for him.
His wife Nazila Dashti and his son Hamed and Hood have been jailed for years. In this way, the Iranian regime is trying to put pressure on him.
There were also reports that seven others were arrested in Tehran and were transferred to cellblock 209 in the notorious Evin Prison. Their names are yet not known.
On the other hand, jailed student Hood Yazerlu was released last night after serving his prison term which ended two weeks ago but his interrogators refused to release him until last night and transferred him to cellblock 209 in Evin Prison from Gohardasht Prison instead of releasing him. (Human Rights and Democracy Activists in Iran – May 3, 2011)

Iran arrests 9 PMOI supporters in planned raid in Tehran
On Sunday May 1, at about 6:30 am, agents of the Intelligence Agency raided at least six homes in various areas in Tehran and arrested nine people. All the members of two families were among the detained Tehran residents. A number of those arrested were former political prisoners in the 80’s.
The names of these detainees are as follows:
Naser Sodagari, his wife, Tahereh Sodagari and their son Puyan Sodagari. Naser and his wife were also political prisoners in the 80’s and were arrested in 2007 for participating in the 19th anniversary of the 1988 massacre of political prisoners and were detained for several months in cellblock 209 in Evin Prison where they were subjected to mental and physical torture. They were temporarily released after some time after paying heavy bails.
Aria Haderi (wife of political prisoner Mashallah Haeri) and her daughter Negar Haeri. They were arrested during the 2009 protests along with Mashallah Haeri and were released after a few months after paying a heavy bail. Mr. Haeri is still detained in Gohardasht Prison in Karaj.
Hossein Haj Aqayi, son of executed political prisoner Mohammad-Ali Haj Aqayi whose death sentence was recently carried out.
Sediqeh Moradi, 50 years old, who is was jailed in the 80’s.
Mohammad Azimi, a former political prisoner in the 80’s and husband of recently released political prisoner Fatemeh Ziayi. Mrs. Ziayi was released after serving her years long prison term.
Dr. Hani Yazerlu, former political prisoner in the 80’s. His wife Nazila Dashti and his son Hamed Yazerlu are currently in prison. His other son Hood Yazerlu was released from prison last night after finishing his years long prison term. (Human Rights and Democracy Activists in Iran – May 5, 2011)

Social arrests

Bassij forces arrest partygoers in Damavand

On the night of the death of Fatemeh Zahra (granddaughter of the Prophet Mohammad), a number of girls and boys held a party and did not even listen to the notices of neighbors.
A number of Bassij forces went to the house (where the party was being held) and warned the home owner but their notices were ignored. After this incident, Bassij forces arrested all the (partygoers) in the home with the coordination of the Damavand prosecutor and turned them over to relevant institutions. (State-run Ati News website, Iran Press News – May 7, 2011)


Prison
Prison Condition

Death row political prisoner taken to solitary in danger of execution
Death row political prisoner Shirkoh Moarefi was taken to a solitary cell in the Saqez Central Prison. He had gone on a hunger strike on April 28 in protest to being kept in an undetermined state in prison and had announced this issue to the prosecutor and prison officials in a letter. According to a prison employee, on Friday when all government institutions are closed, the head of this prison put Moarefi under pressure telling him that he had to end his hunger strike. He was thrown in solitary after this incident. It is not clear whether he was thrown in solitary because he had gone on a hunger strike or because he is to be executed or how long he will be kept in solitary. This source in prison also said that a cellphone which was Moarefi’s only source of communication with the outside world was also confiscated…
These measures strengthen the chances of his execution. He was told a short while ago that his execution was imminent.
Moarefi who is from Baneh was arrested three years ago and was sentenced to death by the Saqez Revolutionary Court on charges of enmity with God. His death sentence was upheld by a court of review. (Campaign in Defense of Political and Civil Rights Prisoners – May 1, 2011)

Death row political prisoner thrown in solitary for unknown reason
Death row political prisoner Eunice Aqayan was transferred to the quarantine section of Orumieh Prison yesterday.
This prisoner’s father confirmed this report and said, “Prison agents in Orumieh Prison transferred Eunice Aqayan, who has been sentenced to death and has been jailed for the past seven years, to the quarantine section of Orumieh Prison”.
There are no reports as to why he was transferred to quarantine.
Eunice Aqayan is a Ahle Haq prisoner from Miandoab and lived in the Och Tapeh Village. He was arrested during the clashes in this village in 2004 along with a number of other people and was sentenced to death after being tried. (Human Rights Activists in Iran – May 4, 2011)



Political prisoner denied visitation rights and phone calls for past 6 months
According to reports, political prisoner Arjang Davoudi has been in a solitary cell in cellblock 1 which is used to torture prisoners for the last10 days.
He was transferred from Hall 4 to a solitary cell in Cellblock 1 in the Gohardasht Prison in Karaj on April 24. His transfer to solitary under unsubstantial reasons is only to put pressure on him and to place him under medieval conditions. Davoudi has been denied all methods of contact with his family including visits from behind a glass partition and phone calls since December 2, 2010…
His family has had no news on his condition for close to six months and is extremely worried about his condition. They have gone to various government institutions asking about their loved one but intelligence agents summoned his wife to the Intelligence Agency and interrogated her instead of answering their concerns.
She was threatened that if she talks to the media about her husband’s condition, she will have to face the hard consequences. (Human Rights and Democracy Activists in Iran – May 4, 2011)




Jailed labor union leader taken to hospital for critical heart condition after years of pressure and torture in prison
According to reports, Mansour Osanlu, the head of the Tehran and Suburbs Vahed Bus Company Union was taken to a hospital outside of prison after his condition deteriorated in prison.
His condition deteriorated to the extent that prison officials were forced to take him to a hospital. This labor leader suffers from a critical heart condition. He is currently hospitalized.
Osanlu has been taken to a hospital several times because of the intolerable and inhuman pressures and the deterioration of his heart ailment.
Interrogators of the Intelligence Agency intentionally deny treatment to political prisoners suffering from ailments to physically eliminate them. The last example of denying treatment to a political prisoner was the case of Mohsen Dokmeh Chi who passed away in prison from pancreas cancer. (Human Rights and Democracy Activists in Iran – May 5, 2011)

Jailed student prisoner denied necessary surgery
According to reports, jailed student Hassan Tarlani is suffering from a critical illness and needs urgent surgery but agents of the Intelligence Agency have prevented the surgery and further treatment.
Tarlani has been suffering from severe pain for a few months but the constant pursuits of his family have had no results in his treatment.
His father has only been able to take his son for an ultrasound after months of constant attempts and coming and going from Tehran to the Kerman Central prison where Tarlani is jailed. His illness has been diagnosed to a certain extent.
This jailed student was to have a surgery a long time ago but a head interrogator of the Minister of Intelligence nicknamed Alavi who is in charge of Hassan Tarlani’s case has prevented the surgery and further treatment which would be provided at his family’s expenses.
Late surgery can have serious consequences for his health.
Notably, this 23 year old student was arrested during a widespread raid by intelligence agents in March 2009 and was sentenced to 10 years of prison to be spent in Kerman Prison after months of detention and torture in cellblock 209 in Evin Prison. He is the only political prisoner in this prison. (Human Rights and Democracy Activists in Iran – May 5, 2011)






دستگيريهاي سياسي

بازداشت چند فعال کارگري در ايران
گزارش‌ها از ايران حاکي از بازداشت چند تن از فعالان کارگري در سنندج و سقز است.
يکي از بازداشت‌شدگان، محمود صالحي، از فعالان سرشناس کارگري ايران، در شهر سقز است.
در اين ارتباط، کميته هماهنگي براي ايجاد تشکل‌هاي کارگري گزارش داد که آقاي صالحي ساعت يک و نيم بعدازظهر روز يکشنبه توسط پنج مأمور امنيتي بازداشت شد.
نزديکان خانواده اين فعال کارگري، در گفت‌و‌گو با راديو فردا، بازداشت وي را تأييد کردند.
بازداشت محمود صالحي در شرايطي صورت گرفت که وضعيت جسمي‌اش خوب نيست و او به‌دليل از دست دادن کليه‌هاي خود بايد دياليز شود.
محمود صالحي کليه‌هاي خود را در دوره‌اي که زنداني بود، به‌دليل عدم رسيدگي لازم پزشکي از دست داد...
در همين حال، پنج فعال کارگري در شهر سنندج نيز در دو روز اخير بازداشت شده‌اند.
يک فعال کارگري در اين زمينه به راديو فردا گفت که غالب حسيني، خالد حسيني و يدالله قطبي، اعضاي کميته هماهنگي براي کمک به ايجاد تشکل‌هاي کارگري، روز شنبه توسط اداره اطلاعات سنندج براي بازجويي احضار شدند، اما تاکنون به منزل خود مراجعه نکرده‌اند.
در همين ارتباط، وفا قادري، يکي ديگر از اعضاي کميته هماهنگي براي کمک به ايجاد تشکل‌هاي کارگري، روز يکشنبه به اداره اطلاعات سنندج احضار شد و تاکنون خبري از وي در دست نيست.
در عين حال، گزارش‌هاي تأييد نشده‌اي در مورد بازداشت نبي مومني در شهر سنندج انتشار يافته است.
هم‌چنين گزارش‌ها از سنندج حاکيست که صديق کريمي و شريف ساعد پناه، دو عضو هيأت مديره اتحاديه آزاد کارگران ايران، و خليل کريمي، از اعضاي اين تشکل کارگري، پس از اين‌که تعهدي در مورد شرکت نکردن در مراسم روز جهاني کارگر ندادند، از سوي ماموران اطلاعات بازداشت شدند. (سايت راديو فردا- 11/2/90)

دکتر يازرلو و 7 نفر ديگر در نقاط مختلف تهران دستگير و به بند 209 منتقل شد
بنابه گزارشات رسيده به "فعالين حقوق بشر و دمکراسي در ايران" مامورين وزارت اطلاعات با يورش به منزل دکتر هاني يازرلو او را دستگير و به بند 209 شکنجه گاه وزارت اطلاعات منتقل کردند.
مامورين وزارت اطلاعات چند روز گذشته به منزل دکتر يازرلو از پزشکان شريف و آزاده و از فعالين سياسي شناخته شده ايران يورش بردند و او را دستگير و به بند 209 شکنجه گاه وزارت اطلاعات در زندان اوين منتقل کردند. دکتر يازرلو از فعالين سياسي شناخته شده و از زندانيان سياسي رژيم پيشين مي باشد. او همچنين در دهۀ 60 همراه با همسرش دستگير و سالها در زندان تحت شکنجه هاي جسمي و روحي بازجويان وزارت اطلاعات قرار داشت.
دکتر يازرلو به دليل شکنجه هاي وحشيانه دهۀ 60 از ناراحتيهاي حاد جسمي رنج مي برد و بخصوص ناراحتي قلبي او بسيار حاد مي باشد و با مصرف دارو بيماري خود را تحت کنترل نگه داشته است. هرگونه استرس و فشار روحي براي او مرگبار مي باشد.
در حال حاضر زنداني سياسي نازيلا دشتي همسر و فرزندانش حامد و هود يازلو چندين سال است که در زندان بسر مي برند و از اين طريق سعي داشتند که فشارهاي روحي و طاقت فرسا را بر او وارد نمايند.
همچنين گزارشاتي حاکي از آن است که علاوه بر دکتر يازلو حداقل 7 نفر ديگر در نقاط مختلف تهران دستگير و به بند مخوف 209 شکنجه گاه وزارت اطلاعات منتقل شدند.اسامي ساير دستگير شدگان هنوز نامشخص مي باشد و به محض اطلاع يافتن از آنها در اختيار عموم قرار خواهد گرفت.
از طرفي ديگر دانشجوي زنداني هود يازرلو فرزند دکتر يازرلو شب گذشته پس از طي محکوميت غير قانوني و غير انساني آزاد شد. محکوميت اين دانشجوي زنداني 2 هفته پيش پايان يافته بود ولي جنايتکار عليه بشريت علوي او را از زندان گوهردشت به بند 209 منتقل نمود و مانع آزادي به موقع وي گرديد. (فعالين حقوق بشر ودمكراسي در ايران – 13/2/90)

يورش گسترده،همزمان و وحشيانه به منازل مسکوني در چند نقطۀ مختلف تهران
روز يکشنبه 11 ارديبهشت ماه حوالي ساعت 06:30 صبح مامورين وزارت اطلاعات حداقل به 6 منزل مسکوني در نقاط مختلف تهران يورش بردند.در اين يورش وحشيانه 9 نفر دستگير شدند که در 2 مورد آن تمامي اعضاي 2 خانواده دستگير شدند.چندين نفر از دستگير شدگان روز 11 ارديبهشت ماه از زندانيان سياسي دهۀ 60 مي باشند.
اسامي دستگير شدگان روز 11 ارديبهشت ماه به قرار زير مي باشند:
ناصر سوداگري ، همسرش طاهره سوداگري و فرزند آنها پويان سوداگري مي باشند.ناصر سوداگري و همسرش طاهره سوداگري از زندانيان سياسي دهۀ 60 مي باشند و در سال 86 بدليل شرکت در مراسم نوزدهمين سالگرد قتل عام زندانيان سياسي 67 چندين ماه در بند 209 شکنجه گاه وزارت اطلاعات تحت شکنجه هاي جسمي و روحي قرار داشتند و با سپردن وثيقه هاي سنگين بطور موقت از زندان آزاد شدند.
-خانم آريا حادري (همسر ماشالله حائري) و فرزندش نگار حائري؛ آنها در جريان اعتراضات سال 88 همراه باپدر خانواده آقاي ماشالله حائري دستگير شدن و پس از چند ماه بازداشت به قيد وثيقه آزاد شدند.اما آقاي حاثري همچنان در بند ايزوله شده زندان گوهردشت کرج زنداني است
_حسين حاج آقايي فرزند زنده ياد محمدعلي حاج آقاي که اخير توسط رژيم ولي فقيه حکم جنايتکارانه اعدام او را به اجرا گذاشت.
-خانم صديقه مرادي 50 ساله از زندانيان سياسي دهۀ 60 مي باشد
- آقاي محمد عظيمي از زندانيان سياسي دهۀ 60 مي باشد و همسر او خانم فاطمه (حوري)ضيايي اخيرا پس از طي چند سال زندان و پايان يافتن محکوميت غير قانوني و غير انساني آزاد شده بود.
- دکتر هاني يازرلو از زندانيان سياسي رژيم پيشين و زنداني سياسي دهۀ 60 مي باشد.در حال حاضر همسرش (خانم نازيلا دشتي ) و فرزندش حامد يازرلو در زندان بسر مي برند. او شب گذشته آزاد شد. (فعالين حقوق بشر ودمكراسي در ايران – 15/2/902)




دستگيريهاي اجتماعي

يورش مزدوران بسيجي به يک مهماني و بازداشت حاضرين
: همزمان با شب شهادت حضرت فاطمه زهرا(س) عده ايي از دختران و پسران با وقاحت تمام اقدام به برگزاري مجلس رقص و آواز نموده و حتي به تذکرات همسايگان نيز هيچ توجهي نکردند.
در پي اين اقدام وقيح که مورد اعتراض بسياري از غيرتمندان و دوستداران اهل بيت صورت گرفت تعدادي از نيروهاي بسيجي با تذکر به صاحب آن خانه پرداخته لکن مورد بي توجهي قرار گرفته که پس از اين موضوع اين بسيجيان با هماهنگي دادستان باغيرت دماوند همه اين افراد را دستگير و تحويل مراجع ذيربط دادند. (سايت حکومتي آتي نيوز, ايران پرس نيوز- 17/2/90)

زندان

شرايط زندان

شيرکوه معارفي به سول انفرادي زندان مرکزي سقز منتقل شده است
شيرکوه معارفي به سول انفرادي زندان مرکزي سقز منتقل شده است. بعد از اينکه شيرکو معارفي زنداني سياسي کرد محکوم به اعدام در زندان مرکزي سقز که در روز پنج شنبه هشتم ارديبهشت ماه سال جاري، به اعتراض به وضعيت نامعلوم و نامشخص خود در زندان دست به اعتصاب زده بود و اين اقدام را طي نامه اي به دادستان و مسئولين زندان اعلام نموده .بود که بنا به گفته يکي از کارمندان اين زندان ديروز در حالي که روز جمعه بوده و ارگانهاي دولتي تعطيل ميباشد که مسئول زندان به زندان مراجعه کرده و آقاي معارفي را تحت فشار قرار ميدهد که به اعتصاب غذاي خود پايان دهد که پس از آن به سلول انفرادي زندان منتقل ميشود و افزود که معلوم نيست که اين زنداني آيا به اين دليل که دست به اعتصاب زده و يا بخاطر اجراي حکم اعدامش به انفرادي منتقل شده است و يا براي چه مدت در انفرادي باقي خواهد ماند. و همان منبع افزود که از شيرکو يک دستگاه تلفن ظبط شده که تنها را ارتباط وي با بيرون بوده است...
گفتني است که اين اقدامات احتمال اعدام وي را که مدتي قبل به ايشان ابلاغ شده بود که در بزودي حکمش اجرا خواهد شد، افزايش داده است.شيرکو معارفي اهل بانه، حدود سه سال پيش بازداشت و به اتهام محاربه توسط دادگاه انقلاب اسلامي سقز به اعدام محکوم شد که راي صادره در دادگاه تجديد نظر و عليرغم اعتراض وکلاي معارفي و ارسال به ديوانعالي کشور مجدداً تأييد گرديد. (کمپين دفاع از زندانيان سياسي و مدني – 11/2/90)


انتقال يونس آقايان، زنداني محکوم به اعدام به قرنطينه زندان اروميه
زنداني محکوم به اعدام، روز گذشته به قرنطينه زندان مرکزي اين شهر منتقل شد.
پدر اين زنداني در گفتگو با موکريان نيوز ضمن تأييد اين خبر اظهار داشت: مأموران زندان اروميه روز گذشته يونس آقايان زنداني محکوم به اعدام را که حدود ۷ سال است در حبس بسر مي برد به قرنطينه زندان مرکزي اروميه منتقل کرده اند.
گفتني ست از علت انتقال اين زنداني به قرنطينه زندان اروميه خبري در دست نيست.
شايان ذکر است يونس آقايان زنداني اهل حق مياندوآبي به همراه چند تن ديگر از اهالي روستاي اوچ تپه اين شهر، در درگيريهاي سال ۸۳ در اين روستا، دستگير و نامبرده پس از محاکمه در دادگاه به اعدام محکوم شد. (هرانا – 14/2/90)

زنداني سياسي ارژنگ داوودي 10 روزاست که در سلولهاي انفرادي است
بنا به گزارشات رسيده به" فعالين حقوق بشر و دموکراسي در ايران" زنداني سياسي ارژنگ داوودي 10 روز است که در سلولهاي انفرادي بند 1 شکنجه گاه زندان گوهردشت بسر مي برد.
زنداني سياسي ارژنگ داودي از روز يکشنبه 4 ارديبهشت ماه بدون هيچ دليلي از سالن ايزوله شده بند 4 توسط پاسداربندها به سلول انفرادي بند 1 شکنجه گاه زندان گوهردشت کرج منتقل شد. انتقال وي به سلول هاي انفرادي آنهم با دلايلي کاملا واهي و بي اساس تنها به قصد افزايش فشار و ايجاد شرايط قرون وسطايي عليه اين زنداني سياسي صورت گرفته است.اين در حالي است که زنداني سياسي ارژنگ داوودي از 11 آذرماه 89 از داشتن هرگونه تماسي با خانواده اش اعم ملاقات کابيني ويا تماس تلفني محروم مي باشد...
خانواده زنداني سياسي ارژنگ داودي نزديگ به 6 ماه است که از وضعيت و شرايط او بي خبر هستند ودر نگراني فزاينده اي بسر مي برند. مراجعات اين خانواده به ارگانهاي مختلف تا به حال بي پاسخ بوده است و بازجويان وزارت اطلاعات به جاي پاسخ دادن از علت قطع ارتباط و عدم اطلاع از وضعيت عزيزشان، همسر وي را مدتي پيش به ستاد پيگيري وزارت اطلاعات احضار نمودند و او را مورد بازجويي قرار دادند. آنها او را تهديد نمودند که اگر در مورد وضعيت و شرايط همسرش آقاي داوودي اطلاع رساني کند با عواقب سختي مواجه خواهد شد. (فعالين حقوق بشر ودمكراسي در ايران – 14/2/90)



به وخامت گراييدن وضعيت جسمي فعال کارگري منصور اسالو و انتقال وي به بيمارستان
بنابه گزارشات رسيده به "فعالين حقوق بشر و دمکراسي در ايران" در پي به وخامت گراييدن وضعيت جسمي منصور اسالو رئيس هيئت مديره سنديکاي شرکت واحد اتوبوس راني تهران و حومه به يکي از بيمارستانهاي خارج از زندان منتقل شد.
وضعيت جسمي فعال کارگري منصور اسالو به حدي به وخامت گراييد که مسئولين زندان ناچار به انتقال او به يکي از بيمارستانها شدند. دليل انتقال اين فعال کارگري ناراحتي حاد قلبي وي مي باشد. او در حال حاضر در بيمارستان بستري مي باشد. تا به حال چندين بار اين فعال کارگري به دليل فشارهاي طاقت فرسا و غير انساني و تشديد ناراحتي قلبي اش به بيمارستان منتقل شده است.
بازجويان وزارت اطلاعات با نگه داشتن زندانيان سياسي که در شرايط حاد جسمي در زندان بسر مي برند و عدم درمان جدي آنها سعي در حذف فيزيکي و زجر کش کردن آنها را دارند. آخرين موردي که بازجويان وزارت اطلاعات با روا داشتن درد جانکاه و عدم درمان که نهايتا منجر به زجرکش کردن او بر آمدند زنده ياد محسن دگمه چي بود. (فعالين حقوق بشر ودمكراسي در ايران – 15/20/90)

بازجويان وزارت اطلاعات مانع درمان دانشجوي زنداني حسن ترلاني هستند
بنابه گزارشات رسيده به "فعالين حقوق بشر و دمکراسي در ايران" دانشجوي زنداني حسن ترلاني از بيماري حاد جسمي رنج مي برد و نياز مبرم به عمل جراحي دارد اما بازجويان وزارت اطلاعات مانع انجام عمل جراحي و درمان وي هستند.
دانشجوي زنداني حسن ترلاني چند ماه است که از ناراحتي حاد جسمي رنج مي برد و اين ناراحتي حاد توام با دردهاي شديد شبانه روزي همراه بوده است.عليرغم گذشت چند ماه از اين ناراحتي و حاد شدن آن، پيگيريهاي مستمر خود و خانواده اش براي درمان تاکنون بي نتيجه مانده است.
پدر او با طي صدها کيلومتر مسافت از تهران تا زندان مرکزي کرمان و پيگيري چند ماه تا به حال فقط موفق شده است با هزينۀ خودش امکان سنوگرافي فرزندش را عملي نمايد. بيماري او تا حدودي تشخيص داده شده است. دانشجوي زنداني مي بايست مدتها پيش تحت عمل جراحي قرار مي گرفت.اما سربازجوي وزارت اطلاعات با نام مستعار علوي که مسئول پرونده اين دانشجوي زنداني است از انجام عمل جراحي و درمان اوبا هزينۀ خانواده اش ممانعت بعمل مي آورد.
عدم عمل جراحي به موقع مي تواند طبعات و خطرات جدي جاني براي اين دانشجوي زنداني در بر داشته باشد.
لازم به ياد آوري است دانشجوي زنداني حسن ترلاني 23 ساله که در جريان يورشهاي گسترده مامورين وزارت اطلاعات در اسفند ماه 87 دستگير شد و پس از ماه ها بازداشت در بند 209 و شکنجه هاي جسمي و روحي به 10 سال زندان و تبعيد به زندان کرمان محکوم شد او تنها زنداني سياسي محبوس در زندان کرمان مي باشد. (فعالين حقوق بشر ودمكراسي در ايران – 15/20/90)


Man to have eye gouged out, ear cut off by Iranian judiciary




http://sharghnewspaper.ir/News/90/02/11/15197.html
The Supreme Court has upheld the retribution sentence for a man who splashed acid on another man six year ago…
Police agents arrested Hamid in the course of their investigations…
In the end, the judges sentenced Hamid to have his left eye blinded and right ear cut off and to pay blood money…
This sentence was upheld by the Supreme Court. (Sharq state-run daily – May 1, 2011)





Juvenile offender severely tortured and sexually abused in prison
According to reports, one of the youngest prisoners in cellblock 3 in Gohardasht (Rajayi Shahr) Prison in Karaj was beaten for a long time in front of other prisoners.
On Thursday May 5, at about 6:30 am, prison agents violently attacked Ahmadreza Garshaspi in Hall 7, Cellblock 3 while he was asleep. This 20 year old prisoner was violently thrown off his bed while being beaten with batons. He was pulled on the ground and taken from his cell.
Five prison guards initially handcuffed him from behind then circled him and started beating him with batons for a long time. They then decided to sexually abuse him in front of the other prisoners to break him. They pulled his pants down several times which was met with his severe resistance and protests from other prisoners.
At about 10 am, Khadem, who is the assistant head of the prison, beat Ahmadreza for a long time with batons. Khadem was the head of the Intelligence Unit in this prison a few years ago and played a direct part in the torture of political and non-political prisoners. Despite being married, he had a sexual relationship with a female guard who was also married which led to her pregnancy. He was dismissed as the head of the Intelligence Unit after this episode and was transferred to Qezel Hesar Prison. But he replaced Ali Mohammdi, the assistant head of Gohardasht Prison some time ago. Khadem has started his violent and inhume measures since he came back to prison.
Garshaspi is currently in critical condition and his whole body is bloody and bruised. He was tortured because there were suspicions that he had a cellphone.
This young prisoner was arrested when he was 17 years old and has been in prison for three years. (Human Rights and Democracy Activists in Iran – May 6, 2011)











قطع عضو, شلاق, شكنجه, تحقير و توهين

ايران يك مرد را به تخليه چشم و بريدن گوش محكوم مي كنند
http://sharghnewspaper.ir/News/90/02/11/15197.html
شرق: ديوان عالي كشور، حكم قصاص مردي را كه شش سال پيش به صورت جواني اسيد پاشيده و او را نابينا كرده بود مورد تاييد قرار داد...
ماموران با رديابي‌هايي كه انجام دادند، موفق شدند متهم پرونده به نام حميد را بازداشت كنند...
در نهايت هيات قضات براي صدور راي دادگاه وارد شور شدند و به اتفاق آرا حميد را به قصاص چشم چپ، لاله گوش راست و پرداخت ديه محكوم كردند...
سرانجام اين حكم مورد تاييد ديوان‌عالي كشور قرار گرفت. (روزنامه شرق – 11/2/90)

شکنجه وحشيانۀ يکي از جوانان زنداني توسط خادم معاون زندان گوهردشت کرج
بنابه گزارشات رسيده به "فعالين حقوق بشر و دمکراسي در ايران" شکنجۀ وحشيانۀ يکي از جوانان زنداني در بند 3 زندان گوهردشت کرج در مقابل چشمان ساير زندانيان براي مدت طولاني ادامه داشت.
روز پنجشنبه 15 ارديبهشت ماه حوالي ساعت 06:30 صبح احمد رضا گرشاسپي جوان زنداني در سالن 7 بند 3 زندان گوهردشت کرج در حالي که در خواب بسر مي برد بطور وحشيانه مورد يورش 5 پاسداربند قرار گرفت.نوجوان زنداني احمدرضا گرشاسپي 20 ساله توسط پاسداربندها از تخت خواب پايين کشيده شد و در حالي که با باتون او را مورد ضرب وجرح قرار مي دادند و بر زمين مي کشانند به بيرون از سلول بردند.
5 پاسداربند مذبور ابتدا به جوان زنداني از پشت دست بند زدند وسپس او را به حالت قپوني در آوردند. پاسداربندها او را دايره کردند و شروع به زدن وي با باتون نمودند ضرب و جرح و شکنجۀ وي براي مدت طولاني ادامه داشت.پس از آن براي در هم شکستن اين زنداني قصد شکنجۀ جنسي او را در مقابل چشمان ساير زندانيان داشتند. پاسداربندها چند بار اقدام به پايين کشيدن شلوار اين زنداني نمودند که با مقاومت شديد او و اعتراض ساير زندانيان مواجه شدند.
حوالي ساعت 10:00 صبح خادم معاون رئيس زندان جوان زنداني در حالي که قپوني شده بود با باتون براي مدتي طولاني او را مورد شکنجۀ وحشيانه قرار داد.خادم فردي است که چند سال پيش مسئول اطلاعات زندان بود و در شکنجۀ زندانيان سياسي و ساير زندانيان نقش مستقيمي داشت ولي عليرغم اينکه متاهل بود با يکي از زنان پاسدار شاغل در زندان که او هم متاهل بود رابطۀ جنسي برقرار نمود و منجر به باردار شدن وي شد. به اين خاطر او را از رياست اطلاعات زندان برکنار و به زندان قزل حصار منتقل کردند. ولي از مدتي پيش او جايگزين علي محمدي معاون زندان از شکنجه گران و جنايتکاران عليه بشريت شده است . خادم از زمان منصوب شدن به عنوان معاون زندان شکنجه و اعمال ضدبشري خود را دوباره عليه زندانيان بي دفاع در اين زندان آغاز کرده است.
جوان زنداني احمدرضا گرشاسپي در اثر شکنجه هاي وحشيانه تمامي بدن وي خونين،کبود و متورم مي باشد و در شرايط حاد جسمي بسر مي برد.شکنجه هاي وحشيانه و غير انساني اين زنداني بي دفاع به ظن داشتن تلفن موبايل مي باشد...
احمد رضا گرشاسبي از نوجواناني مي باشد که در سن 17 سالگي دستگير شده است و به مدت 3 سال است که در زندان بسر مي برد. (فعالين حقوق بشر و دمکراسي در ايران – 16/2/90)


Execution

Iran carries out another public hanging in Mahshahr

On Thursday April 28, a man convicted of smuggling narcotics in Mahshahr who was sentenced to death by the Revolutionary Court in this town was hanged after his sentence was upheld by the Supreme Court.
The head of the Mahshahr Judiciary, Neimatollah Roshan Ravan said, “The suspect named A.M was sentenced to death on charges of possessing two kilos and 407 grams of crack (the term used in Iran for a kind of heroin and not for crack cocaine) by the Revolutionary Court and his sentence was carried out on Thursday April 28 in Mahshahr after it was upheld by the Supreme Court”.
“This sentence was carried out in public with the presence of a large number of people in this town”, he added. (Official Website of the Khuzestan Province Judiciary, Student Committee in Defense of Political Prisoners – May 2, 2011)

Iran hangs two for drug trafficking
http://www.mazandjudiciary.ir/tabid/38/ctl/Edit/mid/441/Code/336/Default.aspx
Iran hanged two convicted drug traffickers in the northern city of Sari on Tuesday, the provincial judiciary department said on its website.
The website quoted provincial judiciary chief Asadollah Jafari as saying the two had been sentenced to death for 'buying and selling narcotics.' It did not give their names.
Possession of more than 30 grammes (just over an ounce) of narcotics is punishable by death in Iran, as are murder, rape, armed robbery and adultery. (AFP, Official Website of the Mazandaran Judiciary- May 3, 2011)



Death sentence

Kurdish activist Sherko Moarefi facing execution in Iran
Saeed Kamali Dehghan
Fears are growing for the fate of a political activist in Iran who is facing imminent execution after being convicted of acting against national security.
Sherko Moarefi, a 31-year-old ethnic Kurd from Baneh in north-west Iran, was arrested in October 2008 on suspicion of being a member of a Kurdish OPPOSITION political party, Komala. The leftwing separatist group has been branded a terrorist organisation by Iran.
Moarefi was sentenced to death after being convicted of 'acting against the national security' and moharebeh (waging war against God) - vague charges that Iran has used against many political activists in recent years.
According to Khalil Bahramian, one of his lawyers in Iran, Moarefi’s conviction has been upheld by the Supreme Court and he was scheduled to be hanged on Sunday morning but his execution was delayed for a possible judicial review.
‘I have genuine fear that he might be executed at any time. This delay does not mean that his sentence has been halted,’ Bahramian told the Guardian in a phone interview from Iran.
‘Sherko is innocent. Enmity with God is a charge for those who have taken up arms against the regime but Moarefi has been a peaceful activist,’ he added.
Human Rights Watch and Amnesty International have called on Iran to change Moarefi’s death sentence.
Both human rights organisations have expressed alarm over the increase in capital punishment in Iran, which last year executed more people than any other country, apart from China.
Since the beginning of this year, Iran has executed at least 135 people, according to official sources, although Amnesty says dozens more unacknowledged executions have taken place.
Activists see it as a tactic to intimidate people at a time when pro-democracy movements are sweeping across the Middle East. Thirteen men have been hanged in public this year.
Speaking to the Guardian, Kaveh Ghasemi-Kermanshahi, a Kurdish Iranian activist who recently fled to Iraq after being sentenced to four years in jail, said: ‘This coming week is the death anniversary of five Kurdish prisoners, including Farzad Kamangar, a teacher, who were executed in May last year … even a year later Iran refuses to hand over their dead bodies to their families’.
IRAN has launched a campaign against its Kurdish minority’s political activists. At least 15 other imprisoned Kurdish activists are on death row.
In Tehran, Siamak Pourzand, an 80-year-old journalist who spent much of the past 10 years in jail, has killed himself. Pourzand was barred from leaving the country and was separated from other members of his family, who were forced to live outside Iran.
His daughter, Leili, told the BBC Persian network that 'separation from his family' led to his suicide.
IRAN is the leading jailer of journalists, along with China, according to the New York-based Committee to Protect Journalists. At least 34 journalists are in prison in Iran. (The Guardian – May 1, 2011)






نقض سيستماتيك بر امر حق زيستن
اعدام و محكوم به اعدام

اعدام
صبح پنج شنبه؛ اعدام يکي از متهمان به قاچاق مواد مخدر در ماهشهر
http://www.dadgostari-khz.ir/tabid/38/ctl/Edit/mid/378/Code/1141/Default.aspx
صبح روز پنج شنبه هشتم ارديبهشت ماه 1389، يکي از متهمان به قاچاق مواد مخدر در ماهشهر، به حکم دادگاه انقلاب اسلامي اين شهر و پس از تائيد ديوان عالي کشور به دار آويخته شد.
نعمت الله روشن روان رئيس دادگستري ماهشهر با اعلام اين خبر گفت: «محکوم عليه به نام ع.م به اتهام حمل و نگهداري مقدار دو کيلو و 407 گرم مواد مخدر از نوع کراک، از سوي دادگاه انقلاب به اعدام محکوم شد و حکم وي پس از تاييد در ديوان عالي، صبحگاه پنجشنبه 8/2/90 در شهرستان ماهشهر به مرحله اجرا درآمد».
وي افزود: اين حکم در ملاء عام و با حضور تعداد کثيري از مردم شهرستان اجرا شد. (سايت دادگستري استان خوزستان, كميته دانشجويي دفاع از زندانيان سياسي – 12/2/90)

ايران دو قاچاقچي مواد مخدر را بدار آويخت
http://www.mazandjudiciary.ir/tabid/38/ctl/Edit/mid/441/Code/336/Default.aspx
قوه قضاييه استان در وب سايت خود گفت، ايران دو متهم به قاچاق مواد مخدر را روز سه‌شنبه در شهر ساري بدار آويخت.
اين وبسايت به‌نقل از رئيس قوه قضايه استان، اسدالله جعفري نقل‌قول کرد که اين دو مرد به‌خاطر ”خريد و فروش مواد مخدر ”محکوم به مرگ شده‌اند. اين سايت اسامي اين افراد را نداد. (خبرگزاري فرانسه, سايت دادگستري استان مازندران- 13/2/1390)

حكم اعدام

فعال کرد، شيرکو معرفي در ايران با اعدام روبه‌رو است
شيرکو معارفي، فعال کرد ايراني در ايران با اعدام روبه‌رو است. وکيل مي‌گويد، حکم مرگ براي اين فعال که متهم به عضويت در يک گروه جدايي طلب مي‌باشد، مي‌تواند هر زمان به اجرا گذاشته شود.
شيرکو معارفي، فعال کرد ايراني 31ساله است که به اتهام ”محاربه“ با اعدام قريب‌الوقوع روبه‌رو مي‌باشد. نگرانيها بر سر سرنوشت يک فعال سياسي در ايران، که به‌دنبال مجرم شناخته شدن به‌خاطر اقدام عليه امنيت ملي با اعدام قريبالوقوع روبه‌رو است افزايش مي‌يابد.
شيرکو معارفي، يک کرد 31ساله از بانه در شمال غربي ايران، در اکتبر 2008 به‌خاطر ظن عضويت در حزب کومله، يک حزب سياسي اپوزيسيون کردي دستگير شد. اين گروه چپ که خواهان جدايي است، توسط ايران برچسب سازمان تروريستي خورده است.
معارفي به‌دنبال مجرم شناخته شدن به ”اقدام عليه امنيت ملي“ و محاربه - - اتهامات مبهمي که ايران در سالهاي اخير عليه فعالين سياسي بسياري به‌کار برده - - محکوم به مرگ شد.
بنا‌به گفته خليل بهراميان، يکي از وکلاي وي در ايران، اتهام معارفي توسط دادگاه عالي تأييد شده و قرار بود او صبح يکشنبه حلق‌آويز شود ولي اعدام وي به‌خاطر يک بازنگري قضايي احتمالي به تعويق افتاد.
بهراميان در يک مصاحبه تلفني از ايران به گاردين گفت، ”من نگراني جدي دارم که او ممکن است هر لحظه اعدام شود. اين تاخير به اين معني نيست که حکم وي متوقف شده است. “
او افزود، ”شرکو بيگناه است. محاربه اتهامي است براي آنهايي که عليه رژيم سلاح برداشته‌اند ولي معارفي يک فعال صلح‌جو بوده است. “
ديدبان حقوق‌بشر و عفو بين‌الملل، ايران را به تغيير دادن حکم مرگ معارفي فراخوانده‌اند.
هر دو اين سازمانهاي حقوق‌بشري نسبت به افزايش مجازات اعدام در ايران، که سال گذشته جداي از چين بيش از هر کشور ديگري اعدام کرد، ابراز نگراني نمودند. طبق منابع رسمي، از شروع سال جاري، ايران دستکم 135نفر را اعدام کرده، گرچه عفو بين‌الملل مي‌گويد ده‌ها اعدام اعلام ناشده ديگر هم صورت گرفته است.
فعالين آن را تاکتيکي براي ارعاب مردم در زماني تلقي مي‌کنند که جنبشهاي دموکراسي خواهان سراسر خاورميانه را در بر گرفته‌اند. سيزده مرد امسال در ملا عام حلق‌آويز شده‌اند. کاوه قاسمي‌کرمانشاهي، يک فعال کرد ايراني که اخيراً به‌دنبال محکوميت به 4سال زندان به عراق فرار کرد گفت: ”هفته آينده سالگرد مرگ 5 زنداني کرد، از جمله معلم فرزاد کمانگر است، که مه سال گذشته اعدام شدند… [سه نقطه از منبع] ايران حتي يک سال بعد هم از تحويل اجساد آنها به خانواده‌هايشان خودداري مي‌کند. “
ايران کارزاري را عليه فعالين سياسي اقليت کردي راه‌اندازي کرده است. دستکم 15 فعال کرد زنداني ديگر اکنون در انتظار اعدام هستند.
در تهران، سيامک پورزند، خبرنگار 80ساله‌يي که اکثر 10سال گذشته را در زندان سپري نموده، خود کشي کرد. پورزند از ترک کشور منع گرديد و از ساير اعضاي خانواده خود، که مجبور شدند خارج ايران زندگي کنند، جدا شد.
دختر وي، ليلي، به شبکه بي.بي.سي فارسي گفت، ”جدايي از خانواده“ منجر به خودکشي وي شد.
بنا‌به گفته کميته حفاظت از خبرنگاران، مستقر در نيويورک، ايران همراه با چين اصليترين محبوس کننده خبرنگاران است. دستکم 34 خبرنگار در ايران زنداني هستند. (سايت گاردين- 11/2/1390)


top